يكى از اشكالهاى دشمنان اسلام به پيامبر (ص) اين بود كه چرا قرآن يكجا نازل نشده است. قرآن مىفرمايد:
«... كَذلِكَ لِنُثَبِّتَ بِه فُؤادَكَ وَ رَتَّلْناهُ تَرْتيلا»(230)
... تا تو را دل به آن آرام كنيم، آيات خود را بر تو مرتب به ترتيبى روشن فرستاديم.
قرآن كريم شامل بيش از شش هزار آيه است و نمىتوان تصور كرد كه جبرئيل امين اين آيات را در يك شب به طور طبيعى بر پيامبر (ص) قرائت كرده است.
در پاسخ اين گونه مسايل، يكى از روشهايى كه قرآن كريم استفاده مىكند «رفع استبعاد» است؛ مثلاً مشركين مىگفتند، چگونه ممكن است كه بدن و استخوانهاى انسان بپوسد و او دوباره زنده شود؟ قرآن به روشهاى مختلفى اين سؤال را جواب مىدهد. يكى از اين روشها «رفع استبعاد» است. قرآن مىفرمايد:
«... و يُحْيِى الاَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها و كَذلِكَ تُخْرَجُونَ»(231)
و زمين را پس از مرگ گياهان باز زنده گرداند و همين گونه شما را نيز از خاك بيرون مىآورد.
خدايى كه مىتواند از زمين مرده گياهان زنده اى بروياند، مىتواند انسانهاى مرده و بدنهاى پوسيده و خاك شده را دوباره زنده كند. اين نحوه بيان، رفع استبعاد است، كه خود نوعى استدلال به حساب مىآيد. قرآن
بر درگاه دوست
شرح فرازهایى از دعاى مكارم الاخلاق