واژه «آبرو» از واژه «آب» و «رو» تشكيل يافته است. كم و بيش در همه فرهنگها از اين نوع واژه ها استفاده مىشود. هر انسانى دوست دارد در جامعه آبرومند باشد؛ يعنى وقتى به صورت او نگاه مىكنند براى او احترام قائل شوند و با نگاه تحقيرآميز به او ننگرند. اگر قيافه، لباس، رفتار، منش و رفتارهاى ارزشى شخصى موجب ستايش ديگران شود، او در جامعه آبرومند است و اگر قيافه و منش و رفتارهاى ارزشى او موجب تنفر ديگران شود، او در آن جامعه آبرويى ندارد و كسى براى او احترامى قائل نمىشود.
برخى از اهل تصوف عقيده دارند كه نبايد ظاهر خود را آراست و بايد از استحمام و اصلاح سر و صورت و تميزى لباس خوددارى كرد تا تعفن بدن و لباس و موهاى ژوليده موجب تنفر ديگران از آنان شوند. آنان به خيال خام خود با نفس خويش مبارزه مىكنند تا به نوعى كمال روحى دست يابند؛ در حالى كه اين اعمال و رفتار موجب برقرارى نوعى ارتباط با شيطان است؛ و شيطان گاهى آنان را در بعضى از امور يارى مىنمايد تا موجب دلخوشى آنان شده، آنان فكر كنند كه اين كمكها نشانه حقانيّت راه آنان است.
همان طورى كه از قرآن و اخبار ائمه معصومين (ع) استفاده مىشود اين عمل، مذموم و بسيار نكوهيده است. حتى در قرآن از تهيدستانى كه خود را نيازمند نشان نمىدهند مدح شده است:
«...يَحْسَبُهُمُ الْجاهِلُ اَغْنِياءَ مِنَ التَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُم بِسيماهُم لايسئَلُون الناسَ
بر درگاه دوست
شرح فرازهایى از دعاى مكارم الاخلاق