لهو و لعب ايجاد مىشود. نزديكى با اهل گناه و مجالست با آنان جاى مجالست با صالحان و بندگان شايسته خدا را مىگيرد و انسان علاقه پيدا مىكند كه با افرادى كه كم و بيش مانند خود او هستند همنشين باشد. اينها نشانه قساوت قلب و تيرگى دل است.
دلى كه نورانى است و با خدا ارتباط دارد از چيزهايى كه او را از خدا و ياد او دور مىسازد رنج مىبرد؛ اگر با كسى كه اهل دنيا و لهو و لعب باشد همنشين گردد گويا در زندانى گرفتار آمده و در انتظار رهايى از اين مجالست است؛
چو طوطى كلاغش بود هم نفس *** غنيمت شمارد خلاص از قفس
بنابر اين، بايد بدانيم كه اولا، ايمان ـ هر قدر هم كه ضعيف باشد ـ گوهر بسيار گرانبهايى است كه خدا به ما ارزانى داشته است. ثانياً، نبايد از اين نكته غافل شويم كه ايمان انسان در معرض زوال است. لذا، بايد پيوسته درصدد تقويت آن باشيم و تا آنجا كه ممكن است به تقويت اعتقادات خويش بپردازيم و از شبهات و آنچه موجب ايجاد شبهه مىگردد، دورى كنيم. اگر شبهه اى برايمان پيش آمد درصدد علاج آن برآييم و نگذاريم كه ذهن و دل ما جولانگاه وساوس شيطانى شود.
همچنين بايد از گناه و آنچه انسان را به گناه نزديك مىكند، اجتناب ورزيم. اگر خداى ناكرده، مرتكب گناهى شديم هر چه سريعتر توبه كنيم و بالاتر از همه آنكه با كمال ذلّت و تضرّع، از خدا بخواهيم كه ايمان ما را حفظ و آن را تقويت نمايد و براى اين منظور، به ائمه اطهار(عليهم السلام) نيز متوسّل شويم.