صفحه ٢٥٣

دنبال كسى مى‌گرديم تا با او صحبت كنيم. اگر هم كسى را پيدا نكرديم در عالم خيال، با خود حرف مى‌زنيم و به هر شكلى كه باشد خود را مشغول مى‌كنيم. ما كه اين گونه هستيم به طور طبيعى، پس از ورود به قبر، نمى‌توانيم به زودى همه چيز را فراموش كنيم و با خدا مأنوس گرديم.
بنابر اين، اگر بخواهيم كه در آن عالم دچار غربت و ناراحتى نشويم، بايد از اين دنيا مقدّمات انس با خدا را فراهم نماييم تا در آنجا با ما باشد و ما را رها نسازد. بايد دست كم، يكى از كسانى كه با آنها انس مى‌گيريم خدا باشد. بايد براى خود برنامه اى تنظيم كنيم، اوقات خلوتى داشته باشيم و در آن اوقات به غير از خدا به چيز ديگرى توجه نكنيم؛ دنيا و همه چيز آن، مال و ثروت، كار، زن و فرزند، دوستان، آشنايان و همه چيز را فراموش نماييم و فقط به او توجه كنيم و به ياد او باشيم.اگر چنين نكرديم در عالم برزخ حسرت عظيمى را به دنبال خواهيم داشت؛ غربت و تنهايى و رنج و اندوهى ما را فرا خواهد گرفت كه هيچ كس و هيچ چيز آن را جبران نتواند كرد.
در وصاياى حضرت فاطمه زهرا به حضرت اميرالمؤمنين(عليه السلام) آمده است كه فرمود:
اِذا اَنَا مِتُّ فَتَوّلَّ اَنْتَ غُسْلى وجَهِّزْنى ... وَاجْلِسْ عِنْدَ رَأسى قَبالَةَ وَجْهى فَاَكْثِرْ مِنْ تِلاوَةِ الْقُرآنِ و الدُعاءِ(161)؛
هنگامى كه من مُردم، خودت على جان، مرا غسل ده و كفن كن... و وقتى مرا دفن كردى بالاى سرم، مقابل صورتم بنشين و زياد قرآن بخوان.