سجاد(عليه السلام) به اين حيات برتر اشاره دارد؛ حياتى كه قوام آن ياد خداست، همان گونه كه قوام حيات نباتى به رشد و نمو و قوام حيات حيوانى به شعور و ادراك و مانند آن است.
همچنان كه اگر اكسيژن به انسان نرسد، در فاصله كوتاهى از بين مىرود، قلب مؤمن نيز به گونه اى است كه اگر از ياد خدا غافل شود و متوغّل در ماديات گردد حيات خويش را از دست مىدهد.
همان گونه كه ذكر شد، زندگى و حياتى كه ما مىشناسيم معمولاً منحصر در زندگى نباتى و حيوانى است كه هر كدام آثار و لوازمى دارد. ولى چنان كه از قرآن و كلمات اهل بيت(عليهم السلام) استفاده مىشود و با شواهد عقلى نيز تأييد مىگردد،انواع ديگرى نيز از حيات وجود دارد كه ما با عقل ناقص خود نمىتوانيم از كمّ و كيف آن آگاهى يابيم.
يكى از مراتب حيات، حيات ايمانى است و شايد بتوان گفت كه حيات حقيقى انسان همين است و طبق آنچه در روايات وارد شده، روحى به نام «روح الايمان» در مؤمن وجود دارد كه منشأ حيات اوست، در پرتو اين روح، مؤمن تا وقتى كه مرتكب معصيتى نشده از حيات ديگرى برخوردار است، اما هنگامى كه گناهى از او سر زد اين روح از او جدا مىشود. با توبه و بازگشت به خدا، مجددّاً اين روح باز مىگردد.
غير از «روح الايمان» انواع ديگرى نيز از روح وجود دارد كه مخصوص انبيا و اولياى خداست؛ مانند «روح القدس» كه پيامبر اكرم و ائمه اطهار(عليهم السلام) از آن برخوردار بودهاند.
در هر صورت غير از آنچه كه ما مىبينيم و با ادراكات حيوانى خود
بر درگاه دوست
شرح فرازهايى از دعاى ابوحمزه ثمالى