صفحه ١٨٨

متعال و عوالم غيب مى‌شود. هنگامى كه انسان مى‌خواهد از عالم خاكى پا برون بگذارد و به عالم قدس توجّه كند افكار و اشتغالات دنيوى آنچنان او را به خود مشغول مى‌كند كه حال دعا و مناجات از او سلب مى‌شود. اما در بين اوقات بسيارى كه از انسان تلف مى‌شود، لحظاتى پيش مى‌آيد كه انسان به دعا و مناجات و نماز با حضور قلب موفق مى‌شود. اين لحظات براى انسان بسيار مغتنم است.
گاهى انسان با ملاحظه كمى توفيقات خود و ديگران و توجه به جوامع بشرى و ميلياردها انسانى كه به فكر همه چيز و به ياد همه چيز هستند غير از ياد خدا، به اين فكر مى‌افتد كه دستگاه الهى چقدر غريب است! گذشته از ساير اقوام و ملل، حتى بيشتر مسلمانان نيز از خدا و جهان آخرت غافلند، چه رسد به كسانى كه يا اصلا به خدا معتقد نيستند و يا از اديان منحرف پيروى مى‌كنند.
مشهور است كه يكى از عرفا هنگامى كه براى تهجّد و شب زنده دارى بيدار شده بود، با ملاحظه مردمى كه در آن هنگام، غافلانه در خواب بودند، اين فكر براى او پيدا شد كه دستگاه الهى چقدر خلوت است! اما بعدها از طريق الهام دريافت كه دستگاه الهى چنان بلند مرتبه است كه همه موفق به راهيابى به آنجا نمى‌شوند.
بنابر اين، با وجود گرفتاريها و مشكلات فراوان، اگر گاهى خداوند توفيقى به انسان عطا مى‌كند كه به دعا و مناجات بپردازد، بايد بسيار شاكر باشد. در عين حال، انسانى كه از اين توفيقات برخوردار است نبايد با اين تصوّر، كه ما در پيشگاه الهى از اهميت بالايى برخورداريم، گرفتار غرور