صفحه ١٠٧

اسلام لباس و مسكن و غذاى زن را به عهده مرد گذارده تا كارهاى اقتصادى روح لطيف زن را فرسايش ندهد و او همچون «گُل» براى همسر و فرزندانش شاداب بماند، زيرا جامعه سخت نياز به چنين روح هايى دارد تا محبت را به جاى خشم بنشانند. نه مردان بايد زنان را گرفتار كارهاى سنگين بكنند و نه زنان بايد از حفظ روحيه ى خود غفلت نمايند. تلاش و تحرك براى هر زن و مردى لازم است ولى زنان نبايد خود را در ورطه هاى اقتصادى- آن طور كه روح و روحيه آن ها آسيب ببيند- بيندازند، كه در آن صورت كمر خود را مى شكنند. وقتى مادران نتوانستند مادرى كنند، كودكان هم آن طور كه بايد و شايد داراى رشد متعالى نخواهند بود و عملًا به جاى عوامل گرمى محيطِ خانه مزاحم خانه اند و همه چيز در هم مى ريزد. بگذاريد زنانتان چون گل بيالايند تا براى شما و فرزندانتان مفيد باشند. نسبت به زنانتان انسان هاى منفعت طلب نباشيد، چون باغبانى باشيد كه نفسِ پروراندن گل و به فعليت درآوردن زيبايى هاى آن، برايش مهم است، گل ميوه نمى دهد ولى روح ما را تغذيه مى كند و لذا نفسِ پروراندن گل يك نحوه تغذيه است ولى تغذيه روحى. با چنين ديدى اگر زنان در صحنه باشند، فضاى خانه آرامش خاصى به خود مى گيرد كه از هزاران گنج مهمتر است. بر اساس اين ديد است كه در ادامه مى فرمايند؛ انتظارِ زياد از حدّ، از زن نداشته باش به طورى كه طمع كند در بقيه كارها هم وارد شود، به عبارت ديگر چاخان او را نكن كه تو خيلى مهم هستى، تا طمع كند در امور ديگر هم دخالت كند و بخواهد مسئوليت هايى را كه