صفحه ٦٦

ولى متأسفانه به جاى اين كه روزنامه ها و اهل قلم زنان و مردان را متوجه چنين نكاتى بكنند كه آيات الهى در اختيار ما گذارده اند، موضوعِ مخصوص كردن جايگاه زن و مرد را يك نوع محدوديت قلمداد مى كنند، و اصرار دارند زنان مى توانند مانند مردان همان تمنّاها و شخصيت را داشته باشند و اگر بگويى بعضى از كارها مردانه است، مى گويند شما مى خواهيد زنان را محدود كنيد، آيا كمالاتى كه براى مردان كمال است عيناً همان ها براى زنان كمال است؟ و يا به تعبير قرآن «وَلَا تَتَمَنَّوْاْ مَا فَضَّلَ اللّهُ بِهِ بَعْضَكُمْ عَلَى بَعْضٍ»؛ اى زنان و مردان به دنبال آن كمالاتى نباشيد كه خداوند به طور متقابل هركدام را بر اساسِ آن بر ديگرى برترى داده است. مشكل و معضل بعضى روزنامه هاى ما اين شده كه چرا زن ها فوتبال نكنند. اين فرهنگ فرهنگى است كه براى زنان، مردبودن را مى خواهد و مرد نبودن را براى زن محدوديت به حساب مى آورد. آيه فوق مى فرمايد: تو آن چيزى را كه نردبان كمال خودت هست و خدا به تو داده، بشناس و بپذير و سپس از خدا كمال بيشتر را در همان راستا بخواه، با هوسِ خود تمناى مردبودن نكن. اين يكى از حيله هاى فرهنگ سرمايه دارى بود كه نهضت احياء حقوق زنان را در بسترى انداخت كه گرفتار چنين شعارهايى بشود، و به عنوان دفاع از حقوق زن، شعارها اين شد كه زنان بايد مثل مردان فوتبال كنند و به راحتى مشروب بخورند و قمار كنند و سيگار بكشند و چند رفيق داشته باشند.
قرآن سپس به جايگاه زن و مرد در خانواده مى پردازد و مى فرمايد: «الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاء بِمَا فَضَّلَ اللّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنفَقُواْ مِنْ