صفحه ٥٧

فرهنگ سرمايه دارى غربى جايگزينى را در بسيارى امور انجام داده است، مثلًا در مورد پديده ى روزنامه، حدود صد سال پيش در غرب عده اى با انگيزه ى خدمت به مردم تلاش كردند با به صحنه آمدن صنعت چاپ حرف هايشان را بزنند، و از طريق روزنامه نكات اجتماعى سياسى مربوط به جامعه را در اختيار مردم بگذارند، ولى سرمايه داران با به دست گرفتن عنان روزنامه هاى بزرگ به شدت حرف هاى خود را جايگزين حرف هايى كردند كه روشنفكران قصد گفتن آن را داشتند. اين است كه شما امروز يك روزنامه از روزنامه هاى مهم دنيا را نمى شناسيد كه در دست سرمايه داران نباشد، در صورتى كه اصل كار اين نبود. روزنامه يعنى وسيله اى كه مردم بتوانند از طريق آن حرف روز خود را بزنند و بشنوند و صداى اعتراضشان را از آن طريق اعلام كنند ولى سرمايه داران آمدند و جهت گيرى آن ها را به دست گرفتند به طورى كه در حال حاضر اكثر روزنامه هاى مهم دنيا دست سرمايه داران مهم دنيا است و خبر آن چيزى است كه آن ها تشخيص دهند.
وقتى متوجه شديم سرمايه دارى غربى در بسيارى از موارد گاه به جاى سركوب نهضت ها، در عين همراهى ظاهرى، آرام آرام اهداف ديگرى را جايگزين اهداف اصلى آن جريان ها مى كنند و از اين طريق حيات خود را حفظ مى نمايند، مى توانيم بسيارى از جريان هاى معاصر را درست تحليل كنيم. به عنوان مثال كارگران در اروپا، اتحاديه اى تشكيل مى دهند تا اجازه ندهند نظام سرمايه دارى حقوق آن ها را تضييع كند، ولى نظام سرمايه دارى حساب مى كند اگر جريان اعتراض كارگران ادامه پيدا كند چيزى براى