صفحه ١٩٤

جوان عرض كردم اگر مى توانى، يك كارى بكن اين محبت كه از طرف خدا آمده، از طرف نفس امّاره و وسوسه شيطان نرود. و واقعاً هم براى شيطان چنين يگانگى كه بين دو همسر هست سخت است! نمى گذارد چيزى كه خدا شروع كرده است بماند، مگر اين كه ما خود را براى حفظ آن آماده كرده باشيم.
وظيفه ى هركدام از زن و مرد است كه اين محبت خدادادى را نگه دارند. «انس با همسر» در خانواده شور و نشاطى پديد مى آورد كه هيچ چيز ديگرى جاى آن را نمى گيرد، بايد برنامه ريزى كنيم كه آن را نگه داريم.
ما بسيارى از اوقات يا در افراط هستيم و يا در تفريط؛ يا مى گوييم: آرامش اوليه ى زندگى براى ما بس است، بعد در عمل با غفلت از وظايف شرعى خود، به خدا هم مى گوييم برو مى خواهيم بدون حاضركردن دستورات الهى در زندگى، مودّت و رحمت اوليه را حفظ كنيم. يا از اين طرف مى افتيم؛ و هيچ برنامه و وقتى براى حفظ مودت بين خود و همسرمان نمى گذاريم، و يك زندگى خشكِ غير عاطفى براى خودمان درست مى كنيم. در هر دو حال تلاشى براى نگه دارى آن مودت نكرده ايم، بايد كارى كرد كه بشود اين آرامش و محبتِ اول زندگى را نگه داشت، و فقط هم از طريق رعايت اصول شرعى و اخلاقى و احترام به حقوق همديگر و با حساسيت براى حفظ آن، اين كار ممكن است.
موضوع را به سيره انبياء و ائمه (عليه السلام) تعميم دهيد؛ ببينيد آن ها در زندگى خود به ما نشان داده اند كه هنر نگه داشتن آن آرامش و محبت را داشته اند يا نه؟ با دقت در زندگى آن ها روشن مى شود كه آن ها هنر اين را داشته اند