صفحه ٩٣

را با استغفار آزاد كنيد. اين عالى ترين و بالاترين دستورالعملى است كه انسان را به راه مى آورد، زيرا استغفار چيز عجيبى است، اولًا: بايد برسى به اين كه گرفتار اعمالت هستى. ثانياً: بايد به خدا خيلى اعتماد داشته باشى و بدانى خداوند كارِ نشدنى را هم شدنى مى كند. بعد از خدا بخواه از گناهانت بگذرد. يعنى خدايا كارى از دست من برنمى آيد و من نمى توانم با اراده ى خود مشكل را حل كنم، من نمى توانم كارى بكنم كه دلم به راحتى با تو ارتباط داشته باشد، چون گرفتار بى مبالاتى هايم هستم، «فَاسْتَغْفِرُالله» پس از خدا طلب آمرزش مى كنم تا از گناهانم بگذرد و اثر آن ها را از صحنه ى نفس و قلبم پاك بگرداند و با قلبى پاك با او روبه رو شوم «وَ اتُوبُ الَيْهِ» يعنى با حالت ناله و انابه به سوى او آمدم. خلاصه استغفار يكى از حالات خوب عبد است در مقابل ربّ، با چنين اعتقادى كه مى دانيم مى توانيم از خدا بخواهيم از گناهان ما بگذرد، اراده مى كنيم به سوى او روى كنيم تا او پذيراى ما شود.
استغفار؛ غبار بين عبد و ربّ را مى زدايد تا رابطه ى فطرى بين عبد و ربّ ظهور كند. پيامبر خدا (ص) مى فرمايند: «لَيُغانُ عَلي قَلْبي وَ انّي لَاسْتَغْفِرُاللهَ فِي كُلّ يَوْمٍ سَبْعينَ مَرَّة» «1» گاهى قلبم را گَرد و غبار مى گيرد و من هر روز هفتاد بار استغفار مى كنم تا غبار و گَردش برود. آرى اگر قلب پيامبرِ خدا (ص) را گرد مى گيرد و شدت انس او با خدا كم مى شود، قلب ما ظلمت مى گيرد و از انس با پروردگارمان محروم مى شويم ولى در هر صورت استغفار است كه آن گرد و غبار و اين ظلمت را برطرف مى كند.