صفحه ٢٣٨

آنچه مباح است ولى ضرورى نيست، شكل اصلى خود را نشان مى دهد و انسان را در حصارى فوق العاده نورانى از انسجام توحيدى وارد مى كند. در چنين فضايى انسان ها به جايى مى رسند كه خداوند در وصف آن ها فرمود: «ألَّذِينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ» «1»  آن ها كسانى اند كه از لغو روى گردانند و مى فهمند هر چيزى كه براى حيات معنوى آن ها نقش اساسى ندارد نبايد دنبال كنند.
اميرالمؤمنين (ع) به يكى از اصحاب خود در مورد تقوا مى فرمايند: «فَإِنَّ مَنِ اتَّقَى اللَّهَ جَلَّ وَ عَزَّ وَ قَوِيَ وَ شَبِعَ وَ رَوِيَ وَ رُفِعَ عَقْلُهُ عَنْ أَهْلِ الدُّنْيَا فَبَدَنُهُ مَعَ أَهْلِ الدُّنْيَا وَ قَلْبُهُ وَ عَقْلُهُ مُعَايِنُ الْآخِرَةِ فَأَطْفَأَ بِضَوْءِ قَلْبِهِ مَا أَبْصَرَتْ عَيْنَاهُ مِنْ حُبِّ الدُّنْيَا فَقَذِرَ حَرَامَهَا وَ جَانَبَ شُبُهَاتِهَا وَ أَضَرَّ وَ اللَّهِ بِالْحَلَالِ الصَّافِي إِلَّا مَا لَا بُدَّ لَهُ مِنْ كِسْرَةٍ مِنْهُ يَشُدُّ بِهَا صُلْبَه» «2» هركس تقواى الهى داشته باشد، عزيز و قدرتمند و سير و سيراب شود و در حالى كه بدن او با مردم است، او از مردمِ زمانه ى خود بالاتر خواهد بود و عقل و قلب او آخرت را مى نگرد و با نور قلب خود جاذبه ى آن چه از حب دنيا با چشم خود ديده، خاموش كرده. حرام دنيا را وامى گذارد و از آن چه شبهه ناك است فاصله مى گيرد و به خدا قسم مال حلال دنيا را براى خود مضّر مى داند مگر به اندازه اى كه چاره ندارد تا بدان سدّ جوع كند.
روزه از آنچه مباح است ولى ضرورى نيست باعث مى شود كه جهت جان انسان ها از دنيا به سوى پروردگارشان سوق پيدا كند، عمده آن است