صفحه ٢١٤

درباره ى تفكر روايت شده است: «تَفَكُّرُ سَاعَةٍ خَيْرٌ مِنْ عِبَادَةِ سبعين سنة» يك ساعت تفكر بهتر از هفتاد سال عبادت است. پس ملاحظه مى كنى كه «أنّ الصوم ليس تكليفا بل تشريف يوجب شكرا بحسبه، و ترى أنّ المنّة للّه تعالى في إيجابه، و تعرف مكانة نداء اللّه لك في كتابه في آية الصوم و تلتذّ من النداء إذا علمت أنّه نداء و دعوة لك لدار الوصول، و تعلم أنّ الحكمة في تشريعه قلّة الأكل و تضعيف القوى» روزه تكليف نيست بلكه خداوند به وسيله ى آن تو را بزرگ داشته و به خاطر واجب نمودن آن بر ما منت دارد. و به همين جهت شكر آن واجب است. و ارزش دعوت خداوند به روزه را در كتابش، در آيه ى روزه مى فهمى و اگر بدانى كه اين خطاب، دعوتِ تو به سراى پيوستن به خداست، از آن لذّت برده و مى فهمى كه علت واجب كردن آن كم خوردن و ضعيف كردن نيروهاست. وقتى ارزش كارى را كه از تو خواسته شده، فهميدى، براى رسيدن به نتيجه ى خوب، در جهت انجام درست و اخلاص در آن، تلاش مى كنى. هنگامى كه هدف از واجب شدن روزه را دانستى، مى فهمى كه چه چيزى باعث صفا و روشنى يا تيرگى آن مى شود، و معنى اين حديث را مى فهمى كه «روزه فقط خوددارى از خوردنى و آشاميدنى نيست و هنگامى كه روزه گرفتى، گوش، چشم و زبانت نيز بايد روزه بگيرد.» مى فهمى كه شايسته نيست نيت و هدف روزه، فقط مجازات نشدن يا به دست آوردن پاداش و بهشت و ناز و نعمت باشد، گرچه با روزه اين دو نيز به دست مى آيد بلكه سزاوار است هدف و نيت روزه نزديكى انسان به خداوند و همسايگى و خوشنودى او باشد. و حتى از اين حدّ هم بالاتر آمده و خودِ اين عمل