صفحه ٢٩

إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِه أَزْوَاجًا مِّنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَيَاةِ الدُّنيَا لِنَفْتِنَهُمْ فيه» «1»
چشمان خود را به بهره هايى كه به مردان و زنان كافر داديم- كه آن بهره ها شكوفه هاى زودگذر زندگى دنيا است- خيره مكن. با رعايت دستورى كه در اين آيه هست نور خداوند به قلب انسان مى رسد و ديگر نمى تواند دنيا را با نگاه خريدارى نگاه كند. نشانه ى تجلى عدمِ ميل به دنيا و توجه به حق، علاقمندى به جوع و گرسنگى است، تا انسان را از دنيادوستى آزاد كند و امكان پروازِ روح را به سوى عالم ملكوت فراهم سازد.
جوع يا گرسنگى شروع لازمى است، هيچ كس به جايى نرسيد مگر اين كه خورش او جوع باشد. اميرالمؤمنين (ع) در خطبه ى 160 نهج البلاغه در وصف پيامبران مى فرمايند: «به موسى (ع) بنگر، از سبزىِ زمين مى خورد، چندان كه به خاطر لاغرى، رنگ آن سبزى از پوست تُنك شكم او نمايان بود و به عيسى بنگر كه سنگ را بالين و جامه ى درشت بر تن مى كرد و خورش او گرسنگى بود، مركب او دو پايش و خدمتگزار وى دست هايش بود. پس به پيامبر خود اقتدا كن كه از دنيا چندان نخورد كه دهان را پر كند و به دنيا ننگريست چندان كه گوشه ى چشمى بدان افكند، شكم او از همه خالى تر ... در زندگى رسول خدا (ص) براى تو نشانه هايى است كه تو را به زشتى ها و عيب هاى دنيا راهنمايى مى كند، چه او با نزديكان خود گرسنه به سر مى بردند ... از دنيا برون رفت و از نعمت هاى آن سير نخورد و به سلامتى به آخرت وارد شد و گناهى با خود نبرد، سنگى بر سنگى ننهاد تا جهان را ترك گفت».