صفحه ١٢٦

لِبَاسُهُ الْحَيَاءُ وَ زِينَتُهُ الْعَفَافُ وَ مُرُوءَتُهُ الْعَمَلُ الصَّالِحُ وَ عِمَادُهُ الْوَرَع» «1» اى على! سه چيز است كه هر كه با آن ها خدا را ملاقات كند از بهترين مردم باشد: هركه انجام دهد آنچه را خدا بر او واجب كرده است از عابدترين مردم باشد، و هر كه از حرام هاى الهى پرهيزكند از با ورع ترين مردم باشد، و هركه قناعت و كفايت كند به آنچه خدا روزيش كرده است از بى نيازترين مردم باشد. سه چيز است كه هر كه دارا نباشد عملش تمام و كامل نمى شود: ورعى كه از معاصى الهى بازش دارد و خُلقى كه به آن با مردم مدارا كند و حلمى كه به آن جهلِ جاهل بر طرف شود، تا اين كه فرمود: اى على! اسلام برهنه است و جامه اش حيا و شرم است و زيورش پاكدامنى است و مردانگى اش عمل صالح است و شالوده اش ورع است.
تفكر دينى همان تفكر و تمركز بر روى حقايق است براى اين كه ملكه ى نگهبانى ما نسبت به نواهى الهى قوت بگيرد و آن نوع نگهبانى و تمركز كه از طريق ورع و توجه به حرامِ خدا در قلب انسان ايجاد مى شود، به صحنه آيد و توحيد انسان، توحيدى قلبى شود كه آن توحيد شالوده و پايه ى همه ى اسلام است. وقتى دل متوجه حرام الهى شد ديگر برخورد انسان با موضوع فرق مى كند و نحوه ى پرهيزكارى انسان از جنس سير به سوى حقيقت است و ورع براى انسان منجر به رجوع الى الله مى شود، چون وقتى دل مواظب حرام الهى بود آرام آرام راه مى افتد و سير انسان شروع مى شود.