در روایتی از امام رضا آمده است: یوسف در هفت سال اوّل، گندمها را جمعآوری و ذخیره میكرد و در هفت سال دوّم كه قحطی شروع شد، آنها را به تدریج و با دقّت در اختیار مردم، برای مصارف روزمره زندگیشان قرار میداد و با دقت و امانتداری، كشور مصر را از بدبختی نجات داد.
یوسف در هفت سال دورهی قحطی، هرگز با شكم سیر زندگی نكرد، تا مبادا گرسنگان را فراموش كند.(80)
3- ترجیحدادن رسالت اجتماعی بر توقعات شخصی
4- تدبیر دقیق برای بحرانها
در تفسیر مجمعالبیان والمیزان از نوع عملكرد یوسف اینگونه یاد میشود: وقتی قحط سالی شروع شد؛ حضرت یوسف در سال اوّل، گندم را با طلا و نقره، در سال دوّم، گندم را در مقابل جواهر و زیورآلات، در سال سوم، گندم را با چهارپایان، در سال چهارم، گندم را در مقابل بردهها، در سال پنجم، گندم را با خانهها، در سال ششم، گندم را با مزارع و در سال هفتم، گندم را با برده گرفتن خود مردم معامله نمود. وقتی سال هفتم به پایان رسید، به پادشاه مصر گفت:
همهی مردم و سرمایههایشان در اختیار من است، ولی خدا را شاهد میگیرم و تو نیز گواه باش، كه همهی مردم را آزاد و همهی اموال آنان را برمیگردانم و كاخ و تخت و خاتم (مهر وانگشتر) ترا نیز پس میدهم. حكومت برای من وسیلهی نجات مردم بود، نه چیز دیگر، تو با آنان به عدالت رفتار كن.
پادشاه با شنیدن این سخنان، چنان خود را در برابر عظمت معنوی یوسف كوچك و حقیر یافت كه یكباره زبان به ذكر گشود و گفت: «أشهد أن لاالهالااللَّه و أنّك رسوله» من هم ایمان آوردم، ولی تو باید حاكم باشی. «انّك الیوم لدینا مكین أمین»
5- شایسته سالاری
ابتدا احراز شایستگی، سپس درخواست مسئولیّت.
«استخلصه لنفسی... اجعلنی علی خزائن...»
6- اعتماد به نفس
سیمای مدیر موفق
محمد موحدی نژاد