صفحه ١٠٠

آرى فقط از اين طريق مى توان نسبت به همديگر دلسوزى نمود و وجود يكى مانع كمال ديگرى نگردد. و واقعاً هم فرق نمى كند كه زن اسباب دست هوس مرد باشد و يا مرد اسباب دست هوس زن باشد، در هر دو صورت هر دو قربانى شده اند.
اگر حقوق زنان نيز توسط مردان رعايت نشود باز فضاى خانه از تجلى رحمت پروردگار محروم مى ماند و لذا نبايد به كرامت شخصيت زن تجاوز شود، همچنان كه بنا به سخن حضرت نبايد به اسم رعايت زنان، گرامى داشتِ آن ها از حدّ بگذرد و ميل ها و سليقه هاى وَهمى زنانه بر سازمان خانواده و جامعه حاكم گردد. با اين مقدمات و توجه به شخصيت پذيرفته زن در اسلام و با آن مبنا بايد به هشدارهاى حضرت توجه كرد. به جهت محروميت از اين هشدارها، زندگى ها در جامعه جهانى امروز طورى شده كه بيشتر از نيازهايشان ابزار دارند، و بيش از آن كه حكمت در انتخاب هايشان نقش داشته باشد سليقه زنان نقش دارد، و اين گونه حضور زن غير از حضور زنى است كه در محيط خانه مادر است و محيط را براى تربيت فرزندانش و براى صعود همسرش فراهم مى كند. زنى كه مقام مادريش را از دست نداده، فرشته اى است در خانه كه سايه ى رحمت او سراسر جامعه را فرا مى گيرد. اين زن در تربيت الهى همسر و فرزندش بسيار مؤثر است و از اين طريق خدمتى شايان به جامعه ى خود مى نمايد. زنان ابتدا اين رسالت را كه بايد مظهر عفت و هدايت باشند فراموش مى كنند، سپس عروس حجله نشين مى شوند. عروس حجله نشين كسى است كه فقط كارش نظر به بُعد شهوانى زندگى است. حضرت به