صفحه ٢٦١

ميزان از دست رفتن خانواده هايى را كه به روش غيردينى ادامه حيات مى دادند، امروز آمارها به خوبى نشان مى دهند. و موارد زير كافى است تا ما را به تأمّل وادارد.
الف: شش ميليون كودك در سال هاى اخير در اثر بيمارى ايدز، پدر و مادرشان را از دست داده اند.
ب: تعداد تلفات كودكان در سال هاى اخير بيش از كل تلفات جنگ جهانى دوم بوده است.
ج: ميليون ها دختر و پسر جوان كه از خانه فرار مى كنند و با تن دادن به فحشاء و مواد مخدر كل زندگى بشر را تهديد مى كنند.
د: از همه مهم تر، حجم گسترده ناسازگارى هاى بين فرزندان و والدين و عنان گسيختگى فرزندانى كه بايد فردا پدران و مادرانِ فرزندانشان باشند.
همه و همه حاصل شكستن حرمت خانواده است و اين كه مأواهاى دروغين را كه اسم خانواده بر آن گذاشته ايم، به جاى خانواده اى كه آداب و قوانين ديگرى دارد، انتخاب كرده ايم.
فرهنگ مدرنيته اى كه زير پوشش علم، عقدِ نكاح را كه پيوندى مقدس بين دو زوج بود، به چيزى نگرفت، منجر به چنين وضعيتى شد كه ما امروز با آن روبه رو هستيم. آيا جاى آن نيست كه از خود بپرسيم بشر نسبت به چند قرن پيش چه پيشرفت انسانى و اخلاقى كرده است؟