صفحه ١٨٢

نيست كه بخواهد از آن وجه دل بكند و به وجهى ديگر دل ببندد! مَلك عشق ندارد، به اين معناست كه مقابل خود كشش ديگرى ندارد. لذا به گفته حافظ:

         در ازل پرتو حُسنت ز تجلى دم زد             عشق پيدا شد و آتش به همه عالم زد
             جلوه اى كرد رخت ديد ملك عشق نداشت             عين آتش شد از اين غيرت و بر آدم زد

شما به عنوان يك انسان، مجبور هستى تصميم بگيرى كه يا غذا بخورى يا نخورى. نمى توانى همين طورى عادى باشى، چون يك وجه ندارى. حال كه بايد غذا بخورى، در غذاخوردن نمى توانى هر چه دلت خواست بخورى، بايد حرام را ترك كنى، و از اين قبيل انتخاب ها و دل كندن ها و دل سپردن ها. در دل اين تضادها است كه انسان بايد انسانيتش را كشف كند و بنماياند، خانواده صورت دقيق تر اين موضوع است كه بايد در آن دل كندن ها و دل بستن هاى خاصى به ميان آيد تا ماوراء تضادها توحيدِ شخصيت ظهور كند.
اين كه سؤال كرده ايد؛ چرا در اسلام اينقدر توصيه به ازدواج داريم، به دليل تحقق بستر انتخاب هايى است كه در دل آن تضادها، شخصيت توحيدى افراد شكل مى گيرد و إلّا اكثر انسان ها منهاى تشكيل خانواده انسان هاى يك بُعدى خواهند ماند. مرحوم شهيد مطهرى «رحمة اللّه عليه» در كتاب «تعليم و تربيت» مى گويند: حتى ما مراجعى داشته ايم كه خيلى آدم خوبى بوده اند، ولى چون ازدواج نكرده بودند، آدم مى بيند يك نپختگى خاصى در آن ها بود. علتش اين است كه انسان در زندگى با همسر بايد تصميم هاى خاصى بگيرد، ولى آدمى كه ازدواج نكرده است، در آن