صفحه ١٢٢

اداره هستند، معلم هم با حجمى زياد از كتاب روبه روست كه بايد در طى يك سال درس بدهد، حال چه كسى با جوانان انس بگيرد؟ وقتى مادران نتوانند نقش اصلى خود را انجام دهند، نه نتيجه كار پدران مفيد است و نه نتيجه ى كار معلمان. كودكان و جوانان خودشان مى مانند و خودشان، مثل يك علف خودرو بى كس و بى ياور و عاصى و سركش. جوانى كه نتوانسته است به درون سينه مادرش راه يابد و اسرار آن سينه را با جان خود بنوشد، آرامش و تفكر را گم مى كند، زيرا چيزهايى هست كه گفتنى نيست ولى بايد نسل ها بدانند و آن چيزها با نفوذ در سينه مادرها و مادربزرگ ها و پدر بزرگ ها به دست مى آيد. به گفته مولوى:

         اى خدا جان را تو بنما آن مقام             كاندر آن بى حرف مى رويد كلام 

جايى كه نسل جوان بايد بدون الفاظ و كلمات سخن هايى را بيابند، در دوران كودكى است، آن هم با انس طولانى با مادر، آن هم مادرى كه صد تا كار ندارد، كه يكى از آن ها مادرى است. ما تا در جامعه مان كسى را نداشته باشيم كه اين نسل بتواند از طريق انس طولانى، از درون سينه او و از طريق بروز احساسات حرف بگيرد، اين نسل خود را مقيد به هيچ قيدى نمى داند و لذا نسلى عاصى و سرگردان خواهد بود. امروز جامعه جهانى به چنين ورطه اى فرو افتاده و راه نجات آن هم چيزى جز تجديد نظر كلى نسبت به نقش زنان، آن طور كه مولى الموحدين (عليه السلام) مطرح مى كنند نيست. يعنى بايد بسترى فراهم كرد كه وظيفه زنان در آشفتگى هاى زندگى لگد مال نشود. نبايد گذاشت گل هاى بهارى در عرصه اجرائياتِ