صفحه ٦٨

سوره التغابن، آيه 2

هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ فَمِنْكُمْ كافِرٌ وَ مِنْكُمْ مُؤْمِنٌ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ «2»
اوست آن كه شما را آفريد، پس بعضى از شما (به اختيار خود) كافر و بعضى مؤمن شدند و خداوند به آنچه انجام مى دهيد بيناست.

نكته ها:
اگر انسان، مقدارى خاك را در خيابان ببيند، مى پرسد: چه شخصى اين خاك ها را ريخته است؟ اگر روى اين خاك ها جدول بندى و طراحى شود، سؤال مى كند كه اين طرح از كيست؟ اگر خاك طراحى شده، همراه با حكمت و صنعت به صورت كاشى درآيد، از ويژگى ها و هنر طرّاح سؤال مى كند.
خداوند، انسان را آفريد: «خَلَقَكُمْ» اما آفرينش بسيار شگفت كه به خاطر آن از خود با جمله، «فَتَبارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقِينَ» ياد كرد، زيرا همه گونه هنرنمايى و ظرافت و طرّاحى در آن به كار رفته است، چنانكه در آيه اى ديگر مى فرمايد: «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ» «1» ما انسان را در بهترين قالب آفريديم.
آرى، آفريده نشانه آفريدگار است و هر چه روى آن هنرنمايى عالمانه و حكيمانه شود، نشانه علم و حكمت و قدرت آن آفريدگار است.
آيه پيش به تسبيح همه موجودات اشاره كرد و اين آيه به كفر و كفران برخى انسان ها اشاره مى كند تا كافران گمان نكنند كه خداوند، نيازمند عبادت آنهاست و يا كفر آنها به خداوند زيانى مى رساند.
آيه قبل، به تسبيح همه موجودات اشاره داشت كه به نوعى بيانگر آن بود كه آنان از نوعى شعور برخوردارند و در اين آيه، به امتياز انسان بر ديگر موجودات اشاره مى كند كه داشتن اراده و اختيار است. انسان با اين موهبت ممتاز الهى، مى تواند همان راهى را كه بقيه موجودات مى روند، بپيمايد يا آنكه به راهى خلاف آن رود. شايد آيه به نوعى انتقاد از انسان باشد كه تو على رغم توجّه بيشتر خداوند و گل سرسبد موجودات بودن، بر خلاف مسير آب