صفحه ٤٩

نكته ها:
 «نفاق» از «نفق»، به معناى تونل هاى زيرزمينى است كه براى استتار يا فرار از آن استفاده مى شود. بعضى از حيوانات مثل موش صحرايى و سوسمار، لانه هايى براى خود درست مى كنند كه دو سوراخ دارد. منافق نيز، راه پنهان و مخفى براى خود قرار مى دهد تا به هنگام خطر از طريق آن فرار كند.
مردم چهار دسته هستند:
الف) گروهى قلباً ايمان دارند و به وظيفه خود عمل مى كنند كه اينان مؤمن واقعى هستند.
ب) گروهى قلباً ايمان دارند، ولى اهل عمل نيستند كه اين دسته فاسق اند.
ج) گروهى قلباً ايمان ندارند، ولى در ظاهر، رفتار مؤمنان را انجام مى دهند كه منافق اند.
د) گروهى نه قلباً ايمان دارند و نه به وظيفه عمل مى كنند كه اين دسته كافرند. «1»
حضرت على عليه السلام مى فرمايد: نفاق انسان، برخاسته از احساس حقارتى است كه از درون دارد. «نفاق المرء ذل يجده فى نفسه» «2»

ويژگى هاى منافق در قرآن 
1. دروغ گويى: «إِنَّ الْمُنافِقِينَ لَكاذِبُونَ» «3»
2. بى هدف و سرگردان: «لا إِلى  هؤُلاءِ وَ لا إِلى  هؤُلاءِ» «4» نه با اين گروه و نه با آن گروهند.
3. عدم درك عميق: «لكِنَّ الْمُنافِقِينَ لا يَفْقَهُونَ» «5»
4. جمود و عدم انعطاف: «كَأَنَّهُمْ خُشُبٌ مُسَنَّدَةٌ» «6»
5. نماز بى نشاط: «قامُوا كُسالى » «7» با كسالت به نماز مى ايستند.
6. تندگويى وتندخويى: «سَلَقُوكُمْ بِأَلْسِنَةٍ حِدادٍ» «8» زبان هاى تند وخشن را به شما مى گشايند.
7. سوگند دروغ: «اتَّخَذُوا أَيْمانَهُمْ جُنَّةً» سوگندهايشان را سپر توطئه هايشان قرار دادند.
8. انتقاد از رهبر معصوم: «يَلْمِزُكَ فِي الصَّدَقاتِ» «9» در تقسيم زكات، نيش مى زنند و تو را در