صفحه ٥٩٠

سوره همزه 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ 
به نام خداوند بخشنده مهربان 

سوره الهمزة، آيه 9- 1

وَيْلٌ لِكُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ «1» الَّذِي جَمَعَ مالًا وَ عَدَّدَهُ «2» يَحْسَبُ أَنَّ مالَهُ أَخْلَدَهُ «3» كَلَّا لَيُنْبَذَنَّ فِي الْحُطَمَةِ «4» وَ ما أَدْراكَ مَا الْحُطَمَةُ «5» نارُ اللَّهِ الْمُوقَدَةُ «6» الَّتِي تَطَّلِعُ عَلَى الْأَفْئِدَةِ «7» إِنَّها عَلَيْهِمْ مُؤْصَدَةٌ «8» فِي عَمَدٍ مُمَدَّدَةٍ «9»
 (1) واى بر هر عيب جوى طعنه زن. (2) آنكه مالى جمع كرد و شماره اش كرد. (3) او خيال مى كند كه اموالش او را جاودان ساخته است. (4) چنين نيست (كه مى پندارد) قطعاً او در (آتش) شكننده اى افكنده شود. (5) و تو چه دانى كه (آتش) خورد كننده چيست؟ (6) آتش افروخته الهى، (7) كه بر دلها راه يابد. (8) آن آتش بر آنان فرو بسته شده (و راه گريزى از آن نيست.) (9) در ستونهايى بلند و كشيده.

نكته ها:
 «هُمَزَةٍ» از «همز» به معناى عيب جويى از طريق چشم و ابرو و اشاره است. «لمز» به معناى عيب جويى با زبان است. حرف (ة) در پايان اين دو كلمه براى مبالغه است، نظير «ضحكة» به معناى كسى كه زياد مى خندد.
 «حطمة» به معناى خورد كردن و شكستن كامل است. «مُؤْصَدَةٌ» به حفره اى گفته مى شود كه در كوه ايجاد كنند و درب آن را محكم ببندند.
منظور از «عَمَدٍ مُمَدَّدَةٍ» (ستون هاى بلند و كشيده)، يا ميخ هاى بلندى است كه اهل عذاب