صفحه ٢٦٦

روزها براى بيدار كردن مردم. «قُمْ فَأَنْذِرْ» «1»
7- مقدار شب زنده دارى محدوديّتى ندارد. (يك دوم، يك سوم يا دو سوم شب) (براى انجام امور عبادى، مردم را در تنگنا قرار ندهيم، براى همه مردم و همه زمانها نمى توان يك نسخه نوشت و يك نوع دارو تجويز كرد.) نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ ... أَوْ زِدْ عَلَيْهِ 
8- براى آن كه عبادت با نشاط همراه باشد، بايد بخشى از شب را استراحت كرد. «نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَلِيلًا أَوْ زِدْ عَلَيْهِ»
9- خواندن نماز و قرائت قرآن در شب بهترين وسيله براى ايجاد آمادگى روحى و كسب انرژى است. قُمِ اللَّيْلَ إِلَّا قَلِيلًا ... وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلًا
10- تلاوت قرآن آدابى دارد و ترتيل، اولين ادب آن است. «وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلًا»
11- تلاوتِ هر بخش از قرآن، مقدّمه اى براى بخش ديگر مى شود. وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ ... سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلًا ثَقِيلًا
12- در مديريّت، هميشه شرائط را يكسان نپنداريد، رهبر بايد از ابتدا كارهاى سنگين را پيش بينى كند. «سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلًا ثَقِيلًا»

سوره المزمل، آيه 9- 6

إِنَّ ناشِئَةَ اللَّيْلِ هِيَ أَشَدُّ وَطْئاً وَ أَقْوَمُ قِيلًا «6» إِنَّ لَكَ فِي النَّهارِ سَبْحاً طَوِيلًا «7» وَ اذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ وَ تَبَتَّلْ إِلَيْهِ تَبْتِيلًا «8» رَبُّ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ فَاتَّخِذْهُ وَكِيلًا «9»
همانا برخاستن در شب (براى عبادت) پايدارتر پابرجاتر و گفتار آن استوارتر است. همانا تو در روز حركت و تلاشى طولانى دارى (و كمتر به عبادت مى رسى) و نام پروردگارت را ياد كن و تنها به سوى او منقطع شو. او كه پروردگار مشرق و مغرب است، معبودى جز او نيست، پس او را وكيل خود ساز.