صفحه ٣١٦

رَبِّكَ يَوْمَئِذٍ الْمَساقُ»
10- عقايد مقدّمه اعمال است. كسى كه حق را تصديق نكند، قهراً نماز هم نمى خواند. «فَلا صَدَّقَ وَ لا صَلَّى»
11- تصديق همه حقايق دين لازم است و اگر كسى يكى از ضروريات دين را تصديق نكند، گويا كل دين را تصديق نكرده است. «فَلا صَدَّقَ وَ لا صَلَّى»
12- نماز، اولين نشانه ايمان و تصديق دين است. «فَلا صَدَّقَ وَ لا صَلَّى»
13- دورى از دين و تكاليف دينى، عامل غرور و سرمستى مى شود. «ذَهَبَ إِلى  أَهْلِهِ يَتَمَطَّى» در جاى ديگر هم مى خوانيم: مجرمان وقتى به نزد اهل خود مى روند، خنده هاى مستانه دارند. «وَ إِذَا انْقَلَبُوا إِلى  أَهْلِهِمُ انْقَلَبُوا فَكِهِينَ» «1»
14- در برابر انكارهاى پى در پى «فَلا صَدَّقَ وَ لا صَلَّى وَ لكِنْ كَذَّبَ وَ تَوَلَّى»، تهديدهاى پى در پى لازم است. (چهار مرتبه كلمه «أَوْلى » نشانه آن است كه در برابر تكبّرهاى مستانه بايد تحقيرهاى پى در پى باشد.) «أَوْلى  لَكَ فَأَوْلى »
15- متكبّران بايد تحقير شوند. «يَتَمَطَّى- أَوْلى  لَكَ فَأَوْلى »*

سوره القيامة، آيه 40- 36

أَ يَحْسَبُ الْإِنْسانُ أَنْ يُتْرَكَ سُدىً «36» أَ لَمْ يَكُ نُطْفَةً مِنْ مَنِيٍّ يُمْنى  «37» ثُمَّ كانَ عَلَقَةً فَخَلَقَ فَسَوَّى «38» فَجَعَلَ مِنْهُ الزَّوْجَيْنِ الذَّكَرَ وَ الْأُنْثى  «39» أَ لَيْسَ ذلِكَ بِقادِرٍ عَلى  أَنْ يُحْيِيَ الْمَوْتى  «40»
آيا انسان مى پندارد كه به حال خود رها مى شود؟ آيا او قطره اى از منى نبود كه (در رحم) ريخته مى شد؟ سپس خون بسته اى شد و خداوند آن را آفرينش داد و استوار ساخت. و دو جنس زن و مرد را از آن پديد آورد. آيا اين خدا قادر نيست كه مردگان را زنده كند؟