صفحه ٢٤٦

2- جن نيز مى داند كه خداوند همسر و فرزند ندارد. «مَا اتَّخَذَ صاحِبَةً وَ لا وَلَداً»
3- همسر و فرزند داشتن دور از شأن يكتايى و بى نيازى خداست. «تَعالى  جَدُّ رَبِّنا مَا اتَّخَذَ صاحِبَةً وَ لا وَلَداً»
4- سخن ناحق گفتن نشانه سفاهت است. «يَقُولُ سَفِيهُنا عَلَى اللَّهِ شَطَطاً»
5- جنّ از افكار و عقايد انسان ها آگاه است. «وَ أَنَّا ظَنَنَّا أَنْ لَنْ تَقُولَ الْإِنْسُ وَ الْجِنُّ عَلَى اللَّهِ كَذِباً»

سوره الجن، آيه 8- 6

وَ أَنَّهُ كانَ رِجالٌ مِنَ الْإِنْسِ يَعُوذُونَ بِرِجالٍ مِنَ الْجِنِّ فَزادُوهُمْ رَهَقاً «6» وَ أَنَّهُمْ ظَنُّوا كَما ظَنَنْتُمْ أَنْ لَنْ يَبْعَثَ اللَّهُ أَحَداً «7» وَ أَنَّا لَمَسْنَا السَّماءَ فَوَجَدْناها مُلِئَتْ حَرَساً شَدِيداً وَ شُهُباً «8»
و مردانى از انسان به مردانى از جنّ پناه مى برند و به طغيان آنان افزودند و آنان پنداشتند چنانكه شما پنداشتيد كه خدا هرگز احدى را مبعوث نخواهد كرد. و ما به آسمان ها نزديك شويم، پس آنجا را پر از نگهبانان نيرومند و شهاب ها يافتيم.

نكته ها
 «رهق» به معناى فعل قبيح و خلافى است كه انسان را در بر گيرد.
مراد از پناه بردن به جنّ، براساس روايات، رفتن نزد كسانى است كه با جنّ ارتباط دارند و مورد الهام شيطان هستند و از آنها بخواهد كه مشكلش را حل كنند. «1»
كسى كه با نور قرآن روشن شد و رشد يافت، از تمام انحرافات فكرى و عملى نجات مى يابد. قرآن بعد از جمله «يَهْدِي إِلَى الرُّشْدِ» سيمايى از عقايد انحرافى را بيان مى كند كه براى خدا همسر و فرزند مى گيرند «مَا اتَّخَذَ صاحِبَةً وَ لا وَلَداً» سخن ناحق مى گويند.
 «يَقُولُ سَفِيهُنا عَلَى اللَّهِ شَطَطاً» و به جاى خدا به جن پناه مى برند. «يَعُوذُونَ بِرِجالٍ مِنَ الْجِنِّ» و خيال مى كنند قيامتى در كار نيست. «لَنْ يَبْعَثَ اللَّهُ أَحَداً»