صفحه ٣٢٥

5- كسانى كه هدايت انبيا را نپذيرند، بالاترين مرحله از كفر را مرتكب شده اند.
 (به جاى آنكه بگويد «اما كافرا»، فرمود: «إِمَّا شاكِراً وَ إِمَّا كَفُوراً». زيرا «كفور»، اوج كفر است.)
6- هركس شاكر نباشد، كفور است، راه سوّمى وجود ندارد. «إِمَّا شاكِراً وَ إِمَّا كَفُوراً»
7- در تربيت انسان، نقش هشدار، بيش از بشارت است. (لذا قرآن ابتدا هشدار مى دهد و سپس بشارت.) إِنَّا أَعْتَدْنا لِلْكافِرِينَ ...
8- كيفرهاى الهى داراى ملاك و معيارند. «أَعْتَدْنا لِلْكافِرِينَ سَلاسِلَ وَ أَغْلالًا وَ سَعِيراً»
9- هر انتخابى، سرانجام خود را به دنبال دارد. كفر، دوزخ را و شكر، بهشت را. إِمَّا شاكِراً وَ إِمَّا كَفُوراً ... إِنَّا أَعْتَدْنا لِلْكافِرِينَ ... إِنَّ الْأَبْرارَ ...

سوره الإنسان، آيه 6- 5

إِنَّ الْأَبْرارَ يَشْرَبُونَ مِنْ كَأْسٍ كانَ مِزاجُها كافُوراً «5» عَيْناً يَشْرَبُ بِها عِبادُ اللَّهِ يُفَجِّرُونَها تَفْجِيراً «6»
همانا نيكان از پيمانه اى مى نوشند كه با كافور (گياهى خوشبو) آميخته شده است. چشمه اى كه بندگان خدا از آن مى نوشند و هر گونه بخواهند، آن را جارى مى سازند.

نكته ها:
 «ابرار» يا جمع «بَرّ» است، (همانند «ارباب» كه جمع «رَبّ» است) يا جمع «بار» است (نظير «اشهاد» كه جمع «شاهد» است). به هر حال «بر» به معناى گستردگى است و بيابان را به خاطر گستردگى آن، «بر» مى گويند. انسان نيكوكار داراى روحى باز و گسترده است و هدف او از انجام كار نيك، رسيدن به مال و مقام نيست بلكه فكرى فراتر از مال و مقام دارد. دست نيكوكاران براى كمك به ديگران باز و اجر آنان نيز گسترده است. «1»
 «كافور» به معناى گياه خوشبو است كه در خنكى و سفيدى ضرب المثل است.