صفحه ٣٢٤

انسان در مسير بندگى و تشكّر از خداوند، مرحله ضعيف يا متوسّطى را طى مى كند ولى در طريق سركشى و تمرّد، مرحله بالايى را مى پيمايد. در شكر، شاكر است (نه شكور)، ولى در كفر، كفور است. «إِمَّا شاكِراً وَ إِمَّا كَفُوراً» يعنى شكر او معمولى ولى كفر او قوى است. به چند نمونه ديگر توجه كنيد. قرآن مى فرمايد:
 «إِنَّهُ لَيَؤُسٌ» «1» انسان بسيار مأيوس است.
 «إِنَّ الْإِنْسانَ لَظَلُومٌ» «2» به راستى كه انسان بسيار ظالم است.
 «كانَ الْإِنْسانُ عَجُولًا» «3» انسان موجودى عجول است.
 «كانَ الْإِنْسانُ قَتُوراً» «4» انسان، تنگ نظر است.
 «إِنَّ الْإِنْسانَ خُلِقَ هَلُوعاً» «5» انسان بسيار حريص و كم طاقت است.
 «إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً» «6» هنگامى كه شرّى به او رسد، بسيار جزع و فزع مى كند.
 «إِنَّ الْإِنْسانَ لِرَبِّهِ لَكَنُودٌ» «7» انسان نسبت به پروردگارش بسيار ناسپاس و بخيل است.
پيام ها:
1- آزمايش انسان، براساس آگاهى و آزادى است:
آگاهى به واسطه چشم و گوش و عقل و فطرت درونى و هدايت بيرونى؛ و آزادى برمبناى اختيار كه به تمام انسان ها داده شده است: نَبْتَلِيهِ ... سَمِيعاً بَصِيراً إِنَّا هَدَيْناهُ ... إِمَّا شاكِراً وَ إِمَّا كَفُوراً
2- خداوند، حجت را بر انسان تمام كرده است. «إِنَّا هَدَيْناهُ السَّبِيلَ»
3- راه درست، يكى بيش نيست. «إِنَّا هَدَيْناهُ السَّبِيلَ» (كلمه «سبيل» مفرد است.)
4- هدايت، نعمتى در خور سپاس است. «إِنَّا هَدَيْناهُ السَّبِيلَ إِمَّا شاكِراً» (پيمودن راه دين، شكر الهى و انحراف از آن، كفران و ناسپاسى است.)