صفحه ١٧١

ج) مراد، صبر بر حق و تدبير امور بر اقتضاى عقل است.
د) برخى از كتب لغت، خلق را به معناى دين و آئين گرفته اند، چنان كه در حديثى از امام باقر عليه السلام مى خوانيم كه آن حضرت فرمود: مراد از خلق عظيم آئين اسلام است. «1»
ه) مراد، برخورد بزرگوارانه با مخالفان است. چنان كه خداوند او را به اين شيوه، مامور ساخته بود: «خُذِ الْعَفْوَ وَ أْمُرْ بِالْعُرْفِ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْجاهِلِينَ» «2»
و) مراد، مكارم اخلاق است. چنانكه از آن حضرت روايت شده كه فرمود: «انما بعثت لا تمم مكارم الاخلاق» و فرمود: «ادبنى ربى فاحسن تاديبى» «3» پروردگارم مرا تربيت نمود و چه خوب تربيت نمود.
ز) عايشه درباره اخلاق پيامبر گفت: «كان خلقه القرآن» «4» اخلاق پيامبر، تجسم قرآن بود.
مرحوم علامه طباطبايى در تفسيرالميزان (ج 6، ص 183)، حدود 27 صفحه در زمينه اخلاق و سنن و آداب زندگى پيامبر صلى الله عليه و آله رواياتى را نقل كرده است، كه به برخى از آنها فهرست وار اشاره مى كنيم:
1. پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله خود كفش خود را مى دوخت.
2. لباس خود را وصله مى زد.
3. گوسفند را خودش مى دوشيد.
4. با بردگان، هم غذا مى شد.
5. بر زمين مى نشست.
6. بر الاغ سوار مى شد.
7. حيا مانعش نمى شد كه نيازهاى خود را از بازار تهيه كند.
8. به توانگران و فقرا دست مى داد و دست خود را نمى كشيد تا طرف دست خود را بكشد.
9. به هركس مى رسيد، چه بزرگ و چه كوچك، سلام مى كرد.
10. اگر چيزى تعارفش مى كردند، آنرا تحقير نمى كرد، اگرچه يك خرماى پوسيده بود.