و ياد خدا در دلش زنده مىشود، اگر آن ياد و توجه را با اذكار لفظى و عبادات تقويت نمايد، با خدا انس پيدا مىكند، و وقتى انس با خدا دوام يافت و مستقر گشت، محبت به خدا در دل پديد مىآيد و از آن پس بنده، خود به خود به ياد محبوب مىافتد و نمىتواند او را فراموش كند.
چنان كه گفتيم آنچه براى سالك در آغاز كار اهميت دارد اذكار لفظى و داشتن برنامه منظم عبادى است. در قرآن نيز به اين امر اشاره شده و حضرت نيز در طليعه اين خطبه به آن اشاره كرده اند. در اين آيه سخن از اين نيست كه در طول شبانه روز به تسبيح خدا مشغولند؛ چون در اين صورت از ديگر وظايف اجتماعى خود باز مىمانند، بلكه ملاك داشتن برنامه منظم براى عبادت و تسبيح است. اگر چنين برنامه اى وجود داشته باشد، اثر آن، ياد و توجهى است كه در دل باقى مىماند كه اگر تقويت گردد و تداوم يابد، انسان به مرحله اى مىرسد كه لحظه اى از ياد خداوند غافل نمىشود.
استمرار عبادت و توجه به خدا و راهكار آن
چيزهاى بى ارزش و بى مقدار به راحتى به دست مىآيند، اما به دست آوردن چيزهاى باارزش و نفيس دشوار است و براى به دست آوردن آنها بايد تلاش كرد. از اين رو با توجه به ارزش و والايى ذكر خدا و تأثير شايانى كه در تأمين سعادت اخروى و دنيوى انسان دارد، اگر كسى بخواهد دائم الذكر شود، بايد سال ها تمرين و تلاش كند؛ چنان كه اگر كسى بخواهد در يك رشته اى قهرمان شود، بايد مدت ها تمرين و تلاش كند تا به خواسته خود برسد. ما همان گونه كه براى رسيدن به بسيارى از خواسته هاى