صفحه ١٧

7. ذكر به معناى شرف و افتخار:
لَقَدْ أَنْزَلْنا إِلَيْكُمْ كِتاباً فِيهِ ذِكْرُكُمْ أَفَلا تَعْقِلُونَ؛(16) هر آينه به سوى شما كتابى فرو فرستاديم كه ياد شما (يعنى آنچه مايه برترى و عزّت شما است) در آن است؛ آيا نمى‌انديشيد؟
8. ذكر به معناى حفظ و به خاطرسپارى:
وَ إِذْ أَخَذْنا مِيثاقَكُمْ وَ رَفَعْنا فَوْقَكُمُ الطُّورَ خُذُوا ما آتَيْناكُمْ بِقُوَّة وَ اذْكُرُوا ما فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ؛(17) و [به ياد آريد]آن گاه كه از شما پيمان گرفتيم و كوه طور را بر فراز شما افراشتيم. آن [كتاب] را كه به شما داديم با همه نيرو و به جدّ بگيريد و آنچه را كه در آن است به خاطر داشته باشيد، باشد كه به تقوا گراييد.
انواع ذكر
ذكر را معمولاً به دو گونه تقسيم مى‌كنند: 1. ذكر لفظى؛ 2. ذكر قلبى. برخى ذكر عملى را نيز اضافه كرده اند. اين تقسيم بندى در اصل برگرفته از آيات و روايات است.
بايد توجه داشت كه ذكر لفظى خودبه خود ارزش چندانى ندارد و هدف از لفظ، توجه به معنا و تأثير در دل است؛ زيرا ذكر به معناى به ياد آوردن است و در مورد ذكر لفظى، اين امر تنها هنگامى‌صادق است كه زبان با دل هم آهنگ باشد. به علاوه، خداوند متعال مى‌فرمايد: و اذكُرِ اسْمَ رَبِّكَ وَ تَبَتَّلْ