صفحه ١٢١

تا به محرمات مبتلا نگردد و در واقع مكروهات، مرز بين انسان و محرمات است و خداوند اين مرز را قرار داده تا بندگانش به گناه مبتلا نگردند. چرا كه اگر انسان مقيد شود از چيزى كه شبيه محرمات است، دورى گزيند به حرام مبتلا نمى شود. از طرف ديگر سفارش شده است كه انسان به مستحبات عمل كند تا مبادا واجبات ترك گردد بعلاوه، نافله نمازهاى واجب براى اين است كه اگر آن نمازها كم و كاستى دارد، به وسيله نافله ها جبران گردد.

 مردم و خواسته هاى نفسانى
   مردم در برابر خواسته هاى نفسانى به چند دسته تقسيم مى شوند:
   دسته اول: مردمى كه به دلخواه خود عمل مى كنند و چيزى مانعشان نمى شود. همواره به دنبال لذايذ مادّى اند و زندگى دنيا را بر آخرت برترى مى دهند. قرآن كريم درباره اين دسته از مردم مى فرمايد:
«... وَوَيْلٌ لِّلْكافِرينَ مِنْ عَذاب شَديد اَلَّذيِنَ يَسْتَحِبُّونَ الْحَيوةَ الدُّنْيا عَلىَ الاْخِرَةِ...»(74)واى بر كافران از مجازات شديد، كسانى كه زندگى دنيوى را بر آخرت ترجيح مى دهند.
   اينكه انسان به دنبال مادّيات و تمايلات نفسانى است و نمى خواهد از آنها دست بردارد، خود منشاء كفر است. دين مى گويد: از اين خواسته هايت دست بردار، و چون انسان نمى خواهد از آنها كناره گيرى كند، لذا دين را نمى پذيرد تا به راحتى هر عملى را مرتكب گردد. پس اين دسته از انسانها براى تمايلات نفسانى، حدّ و مرزى نمى شناسند. خداوند در قرآن مى فرمايد:«بَلْ يُريدُ الاِْنْسانُ لِيَفْجُرَ اَمامَهُ»(75)بلكه انسان مى خواهد عمرى را كه در پيش دارد، به فجور و پيروى هواى نفس بگذراند.دسته دوم: كسانى كه براى خواسته هايشان حدّ و مرزى مى شناسند، سعى مى كنند از محرّمات اجتناب كنند، ولى از برآورده ساختن ساير خواسته هاى نفس: نظير مكروهات،