صفحه ٣١

راه ديگرى واز پيش خود به من روزى بده؟ اين نيست جز تنبلى و خواستى مخالف حكمت الهى.
‌‌‌اگر گفته مى‌شود: بايد از اسباب براى رسيدن به اهداف، بهره جست، اين بدان معنا نيست كه روزى تو توسط زمين، نانوا و كار تأمين مى‌گردد، بلكه همه اينها از خدايند و تدبيرشان به دست اوست و روزى نيز از اوست، اما تو وظيفه دارى به دنبال اسباب بروى، تا هدفهاى الهى در نظام عالم تحقق يابد و آن هدفها در مسير تكامل انسانهاست.
‌‌‌پس توكل كننده بايد از كار و تلاش غفلت نكند، چنانكه كسانى كه اهل توكل نيستند، اين گونه‌اند. منتها فرق اين دو، در رابطه قلبى آنهاست: توكل كننده به انگيزه اطاعت امر خدا و با تكيه و اميد داشتن به خدا تلاش مى‌كند؛ ولى انسان غير موحّد و غير متوكل، روزى خود را در كارش مى‌جويد و يا در دست ديگران كه مزدى به او بدهند. توكل كننده به كسى جز خدا اميد ندارد و حتى اگر دستش از همه اسباب كوتاه گردد، رخنه‌اى در اميد او پديد نمى‌آيد.مضمون برخى روايات چنين است كه مؤمن به آنچه نزد خداست اميدوارتر است؛ چون ممكن است مال او از بين برود و يا ربوده شود؛ ولى آنچه در خزانه خداست ازبين نمى‌رود.

 حضرت ابراهيم، خليل الرحمن، و اعتماد بر خدا
‌‌‌يكى از بندگان صالح خدا كه لحظه‌اى از اعتماد و توكل به خدا غافل نشد و به يقين مى‌تواند بهترين الگو براى همه بندگان خدا باشد، حضرت ابراهيم خليل الرحمن(عليه السلام)است. آن هنگام كه بت‌پرستان قصد سوزاندن و از بين بردن او را داشتند، او تنها به خداى خود اعتماد كرد و تنها از او يارى خواست، چنانكه قرآن كريم مى‌فرمايد:
«قالُوا حَرِّقُوهُ وَانْصُرُوا اِلهَتَكُمْ اِنْ كَنْتُمْ فاعِلينَ»(25)
گفتند: او را بسوزانيد و خدايان خود را يارى كنيد، اگر كارى از شما ساخته است.
‌‌‌مرحوم طبرسى مى‌نويسد: مردم به جمع‌آورى هيزم پرداختند، اگر كسى بيمار مى‌شد به