صفحه ٨٣

آيا وقتى انسان در برابر ديگرى ايستاده و با او سخن مى گويد، رويش را از او بر مى گرداند؟ و اگر چنين كند عقلا نمى گويند او ديوانه است؟ البته خداى متعال جسم نيست كه صورت ما به طرف او متمايل گردد، بلكه ارتباط و مواجهه با خدا توسط دل انجام مى گيرد، چرا كه او بر هر چيزى احاطه دارد و تنها با دل مى توان با او روبرو شد، حال اگر دل را از او منصرف سازيم و به نماز توجه نداشته باشيم، روى از خدا برگردانده ايم.
   آيا كسى كه خداوند، از روى لطف، بدو اجازه داده در حضور او بايستد و با او سخن گويد و به درد دل و مناجات بپردازد ـ به جاى غنيمت شمردن اين فرصت و شكر بر اين نعمت بزرگ ـ جا دارد از او غافل گردد؟ شخصيتهاى بزرگ به راحتى به انسان بار نمى دهند و اجازه نمى دهند هركسى به خدمت آنها برسد، امّا خداوند متعال به جهت محبّت بى حدّش، در خانه اش را به سوى همه انسانها باز گذاشته و به آنها اجازه داده روى به سوى او داشته باشند. حال بايد فرصت را غنيمت بشماريم و با تمام وجود روى به سوى او داشته باشيم و تنها توجهمان به سوى او باشد.
   اگر كسى به خدا اعتقاد نداشت و معتقد نبود كه در محضر خداست طبيعى است كه به او اعتنايى ندارد، ولى كسى كه به خدا اعتقاد دارد و مى داند در برابر خدا ايستاده، بى اعتنايى او زشت و ناشايست است، لذا در روايت تعبير «عجبت»(47) به كار رفته است: خداوند مى فرمايد من تعجب مى كنم از اينكه بنده ام در برابر من مى ايستد؛ ولى نشاط و توجه ندارد.

 اهميت و ارزش نماز
   از آنجا كه نماز اهميّت شايانى دارد و تأثير به سزايى در سعادت انسان مى گذارد، شيطان تمام سعى خود را صرف مى كند تا ما را از حقيقت نماز و از انجام نمازى كه مورد پذيرش خدا قرار گيرد، محروم سازد، لذا خاطره هاى فراوانى را به ذهن ما القا مى كند تا دل ما به نماز توجه نداشته باشد. البته شيطان بركسى تسلط ندارد و اين ما هستيم كه به شيطان اجازه مى دهيم در