صفحه ٢٤٨

«وَ اِنَّهُمْ لَيَصُدُّونَهُمْ عَنِ السَّبيلِ وَ يَحْسَبُونَ اَنَّهُمْ مُّهْتَدُون»(137)
آن شياطين مردم را از راه خدا باز مى دارند و خود پندارند كه هدايت يافته اند.
   او فكر مى كند به خود و خلق خدمت مى كند، در صورتى كه گمراه است و پيوسته به نابودى و هلاك نزديكتر مى شود.
«يا اَحْمَدُ؛ اِسْتَعْمِلْ عَقْلَكَ قَبْلَ اَنْ يَذْهَبَ. فَمَنِ اسْتَعْمَلَ عَقْلَهُ لايُخْطِئُ وَ لايَطْغى»
اى محمد؛ عقل خود را به كار انداز قبل از اينكه از دستت برود. پس كسى كه از عقل خود استفاده برد، خطا و طغيان نمى كند.
   يعنى انسان تا از عقل بهره مى برد، حدود را مى شناسد و رعايت مى كند و در نتيجه در تشخيص خطا نكرده، در عمل نيز طغيان نمى كند، اما وقتى عقلش كنار رفت، شهوت يا غضب غالب مى شود و از حدود تجاوز مى كند.

 ملاك برترى پيامبر بر ساير پيامبران
«يا اَحْمَدُ؛ هَلْ تَدْرى لاَِىِّ شَىء فَضَّلْتُكَ عَلى سايِرِ الاَْنْبياءِ؟ قالَ اللّهُمَّ لا»
اى پيامبر، آيا ميدانى چراتو رابرساير انبياء برترى دادم؟ جواب داد: نمى دانم، اى پروردگارم.
   البته پيامبر چون انسان است از پيش خود چيزى نمى داند و علم او از طريق تعليم و افاضه خداوند حاصل مى گردد، لذا پيامبر در جواب مى گويد نمى دانم؛ يعنى از پيش خود نمى دانم.
«قالَ: بِالْيَقينِ وَ حُسْنِ الْخُلْقِ وَ سَخاوَةِ النَّفْسِ وَ رَحْمَة بِالْخَلْق»
خداوند فرمود: به واسطه يقين و خوش خلقى و سخاوت نفس و مدارا كردن و رحمت با مردم ترا برترى بخشيدم.
   (اين سخن خدا باعث مى شود ديگران به اهميت اين صفات پى برده سعى كنند آنها را در خود تقويت كنند).
   اولين ويژگى كه پيامبر بدان متصف گرديد، يقين است كه همه انبيا بدان متصف بودند و