توكّل، لازمه ايمان به خدا
در سرلوحه دعوت بسيارى از پيامبران اين مسأله مطرح بوده كه به خدا ايمان آوريد و بر او توكل كنيد. يكى از ويژگىها و علايم ايمان به خدا اين است كه انسان بر او توكّل كند؛ انسان اگر به ربوبيّت او اذعان دارد و معتقد است كه مجموعه جهان هستى زير سيطره حكومت و ربوبيّت او قرار دارد و تنها معبود شايسته پرستش، اوست، هرگز به خود اجازه نمىدهد به دنبال ديگرى برود و از او استمداد جويد، بلكه همواره به درگاه ذات اقدس حقّ اعتماد كرده، فقط از او درخواست كمك مىكند: اگر بيمار است از او درمان مىخواهد و اگر گرفتارى و مشكلى دارد، صرفاً از آستان ربوبى او اميد به رفع آن دارد.
قرآن كريم در موارد گوناگونى، توكل بر خدا را از ويژگىهاى افراد با ايمان دانسته و مىفرمايد:
«... وَ عَلَى اللّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ»(22)
افراد با ايمان تنها بر خدا بايد توكل كنند.
افراد با ايمان به واسطه توكل و اعتماد به خداوند، به سمت تقويت ارتباط خود با او و در نهايت كمال نهايى در حركتاند، زيرا كمال روحى و معنوى فقط در سايه عشق و محبت و توكل به ذات اقدس حقّ، حاصل شدنى است. ذره ناچيز در پرتو تكيه بر خداوند و عشق و محبت به او، به خورشيد كمال ازلى مىرسد و قطره حقير چون به درياىِ بيكران پيوست، دولت بىكران يافت.
به قول حافظ:
كمتر از ذرّه نهاى پست مشو مهر بورز تا بخلوتگه خورشيد رسى چرخ زنان
چو ذره گرچه حقيرم ببين به دولت عشق كه در هواى رخت چون به مهر پيوستم
توكّل و لزوم كار و فعّاليت
معناى توكل مسلماً اين نيست كه انسان در مسجد معتكف شود و مشغول به عبادت و راز و