صفحه ٦٠

كنى؟ هرگز نمى گذارم وارد شوى، مگر آنكه پيامبر اكرم اجازه دهد.
مسئله را به پيامبر گزارش دادند و حضرت اجازه ورود او را به مدينه داد، عبداللّه كه خود را عزيز مى پنداشت، ذليل شد و از شدت خجالت در خانه ماند تا آنكه مرد و هرگاه به او گفته مى شد بيا نزد پيامبر برويم و عذرخواهى كن، او سرپيچى مى كرد.
امام صادق عليه السلام فرمود: خداوند امور مسلمانان را به خودشان واگذارده ولى اجازه ذليل كردن خود را به آنان نداده است: «و لم يفوض اليه ان يكون ذليلا» «1»، سپس آيه «وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ» را تلاوت فرمود.
در حديث مى خوانيم كه پرسيدند: چگونه مؤمن خود را ذليل مى كند؟ امام صادق عليه السلام فرمود: «يتعرض لما لا يطيق» و «يدخل فيما يعتذر منه» «2» در كارى كه توان انجامش را ندارد و از انجامش معذور است وارد مى شود.
در عبارت «وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ»، چون «لِلَّهِ» مقدم بر «الْعِزَّةُ» شده است، انحصار استفاده مى شود، يعنى عزّت واقعى مخصوص خداست.
عزّت خداوند، ذاتى اوست و عزّت پيامبر، به دليل عنايات ويژه خداوند به او و عزّت مؤمنان، به خاطر وعده الهى بر نصرت و پيروزى نهايى آنان است. «3»
پيام ها:
1- منافقان، در صدد براندازى حكومت اسلامى هستند. «لَيُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ»
2- منافقان، خود را عزيز و پيامبر و مؤمنان را ذليل مى دانند. «لَيُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ»
3- خداوند، پيروزى و عزّت مؤمنان را به شرط مؤمن ماندن تضمين كرده است.
وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ ...
4- عزّت، در انحصار خدا، پيامبر و مؤمنان است. «وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ»