صفحه ٣٤٢

ج: برخى عقيده دارند كه آيات اول و دوم مربوط به باد و طوفان و آيات سوم تا پنجم مربوط به فرشتگان است و اين تفكيك به خاطر نوع حرف عطف است، زيرا حرف «واو» در اول آيه نشانه جدايى و حرف «فاء» در اول آيه نشانه اتصال است.
 «العاصفات» جمع «عاصف» به معناى باد شكننده و سخت است، چنانكه در آيه 12 سوره يونس مى خوانيم: «رِيحٌ عاصِفٌ» و كلمه «عصف» به معناى تندباد است، مانند: «كَعَصْفٍ مَأْكُولٍ» «1»، «وَ الْحَبُّ ذُو الْعَصْفِ» «2»
اگر مراد از «عاصفات» را فرشتگان بدانيم، معناى آيه چنين است كه فرشتگان، فرمان الهى را با شدّت و سرعت انجام مى دهند. نظير آياتى كه مى فرمايد: «يَفْعَلُونَ ما يُؤْمَرُونَ» «3»* و يا «هُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ» «4».
در كنار هم آمدن سوگند به بادها و فرشتگان، شايد به خاطر شباهت ميان باد و فرشته باشد، از اين نظر كه هر دو لطيف و سريع اند و در آفرينش و تدبير امور نقش دارند.
كلمه «ملقيات» به صورت جمع آمده است، شايد به خاطر آن كه گاهى فرشتگان ديگرى همراه فرشته وحى يعنى جبرئيل نازل مى شوند و شايد به خاطر آن باشد كه گاهى فرشته و گاهى افراد و امور ديگر وسيله تذكر انسان شده و مسايلى را به انسان القا مى كنند.
خداوند متعال بايد حجّت را بر مردم تمام كند و جلوى بهانه ها و عذرتراشى ها را بگيرد.
 «عُذْراً». در آيه 134 سوره طه نيز مى خوانيم: اگر قبل از آمدن انبيا مردم را هلاك كنيم، عذر خواهند آورد و مى گويند: چراپيش از اين پيامبرى نفرستاد تا ما از او پيروى كنيم و گرفتار نشويم.
در صفات سه گانه ناشرات، فارقات و ملقيات يك سير طبيعى وجود دارد. يعنى ابتدا بايد فرشتگانى معارف را گسترش دهند: «النَّاشِراتِ»، سپس در سايه آن، حق و باطل و حلال و