نهد و از آن قدردانى و تشكر كند بلكه گاهى با تغافل و بى اعتنايى و بى مهرى نيز مواجه مىشود و اين ناسپاسى شديداً او را رنج مىدهد و در حالت اضطراب و نگرانى فرو مىبرد. اما هنگامىكه احساس كند كسى هست كه از تمام تلاش ها و كوشش هايش آگاه است و همه آنها را ارج مىنهد و براى همه پاداش مىدهد، نگرانى اش از اين ناحيه رفع مىشود.
6. دنياپرستى و دلباختگى در برابر زرق و برق زندگى مادى يكى از بزرگ ترين عوامل اضطراب و نگرانى انسان ها است. اما انسان مؤمن، با ايمان به خدا و تحت تأثير تعاليم الهى و وحيانى، با زهد و پارسايى سازنده و عدم اسارت در چنگال زرق و برق زندگى مادى، به همه اين اضطراب ها پايان مىدهد. ايمان و توجه وافر امام على(عليه السلام)به خداوند، از او شخصيتى چنان آزاده ساخته كه مىفرمايد:
وَ إِنَّ دُنْياكُمْ عِنْدِى لاََهْوَنُ مِنْ وَرَقَة فِى فَمِ جَرَادَة تَقْضَمُهَا؛(80) و همانا اين دنياى آلوده شما نزد من از برگ جويد شده در دهان ملخ پست تر است!
7. عامل مهم ديگرى كه موجب نگرانى و اضطراب انسان مىشود ترس و وحشت از مرگ است. اين مسأله همواره فكر و روح انسان را به خود مشغول داشته است. از نظر جهان بينى مادى اين نگرانى به جا است؛ اما هرگاه در سايه ايمان به خدا مرگ را دريچه اى به سوى زندگى و جهانى وسيع تر و والاتر بدانيم و مرگ را هم چون گذرگاهى براى عبور از دالان يك زندان و رسيدن به فضاى آزاد بشمريم، ديگر اين نگرانى بى معنا است.