مهم ترين اين عوامل عبارتند از:
1. گاهى اضطراب و نگرانى به جهت آينده تاريك و مبهمىاست كه در برابر فكر انسان خودنمايى مىكند. احتمال زوال نعمت ها، گرفتارى در چنگال دشمن، ضعف، بيمارى، ناتوانى، درماندگى، احتياج و... آدمىرا رنج مىدهد؛ اما ايمان به خداوند قادر متعال مىتواند اين نگرانى ها را از بين ببرد و به انسان آرامش ببخشد.
2. گاه گذشته تاريك زندگى فكر انسان را به خود مشغول مىدارد و پيوسته او را نگران مىسازد؛ نگرانى از گناهان، كوتاهى ها و لغزش هايى كه از او سر زده است. اما توجه به اين كه خداوند، غفار، توبه پذير و رحيم است، به او آرامش مىبخشد.
3. ضعف و ناتوانى انسان در برابر عوامل طبيعى و گاه در مقابل انبوه دشمنان داخلى و خارجى او را نگران مىسازد كه در برابر آن همه دشمن نيرومند چه كند. اما هنگامىكه به ياد خدا مىافتد و متكى به قدرت و رحمت او مىشود ـ قدرتى كه برترين قدرت ها است و هيچ چيز در برابر آن ياراى مقاومت ندارد ـ قلبش آرام مى گيرد.
4. گاهى نيز ريشه نگرانى هاى آزار دهنده انسان، احساس پوچى زندگى و بى هدف بودن آن است؛ اما كسى كه به خدا ايمان دارد و مسير تكاملى زندگى را به عنوان يك هدف بزرگ پذيرفته است و همه برنامه ها و حوادث زندگى را در همين مسير مىبيند، نه در زندگى احساس پوچى مىكند و نه هم چون افراد بى هدف و مردد، سرگردان و مضطرب است.
5. عامل ديگر نگرانى آن است كه انسان گاهى براى انجام خدمتى زحمت زيادى را متحمل مىشود، اما كسى را نمىبيند كه زحمت او ارج