صفحه ١٢٢

دنيا متفاوت است. تأمين نيازمندى ها و روزى حلال و اداره زندگى و كار و تلاش از وظايفى است كه خداوند براى انسان واجب كرده است. از اين رو به عنوان اطاعت و امتثال امر خداوند، در آن زمينه ها نيز بايد تلاش كنيم. به علاوه، كار و تلاش موجب حفظ عزت و كرامت جامعه اسلامى‌در برابر كفار، و استقلال و عدم وابستگى به بيگانگان مى گردد. مگر امير مؤمنان(عليه السلام) كار نمى‌كردند؟ آن حضرت به دست خود قنات ها، چاه هاى آب و نخلستان هاى فراوانى احيا كردند و آن‌ها را وقف فقرا نمودند.
از اين رو كسب و كار و انجام فعاليت هاى فردى و اجتماعى، خود به خود، نه تنها مانع ذكر و ياد خداوند و غفلت از او نمى گردد، بلكه اگر از سر عشق و محبت و دل بستگى به دنيا نباشد و از نتايج فعاليت انسان فقرا و نيازمندان و جامعه اسلامى‌بهره مند گردند، خود مى‌تواند نتيجه و ثمره عشق به خدا و تبعيت از فرمان او باشد؛ چنان كه على(عليه السلام)چنين بود. شرافت انسان به اين است كه در گير و دار خواست ها و خواهش هاى متضاد و در عين اشتغال به كار و فعاليت و زندگى روزمرّه، توجهش به خدا باشد. اسلام نيز در صدد پرورش چنين انسان هايى است كه در ضمن فعاليت هاى روزمره و در همه شؤون زندگى توجهشان به خدا باشد و هرچيزى را براى خدا بخواهند، نه اين كه از اجتماع كناره گيرند و تشكيل خانواده ندهند و به كار و زندگى نپردازند و فقط در گوشه اى تسبيح به دست بگيرند و ذكر بگويند. هنر آن است كه انسان در عين تلاش و فعاليت، به ياد خداوند باشد و هر كارى را در جاى خود قرار دهد. اتفاقاً اين برداشت با آيه 36 و 37 سوره نور كه حضرت در طليعه خطبه خويش تلاوت فرموده اند هم آهنگ است. در اين