صفحه ٧٢

يافتن در وجود است و با انس و اتحاد با مراتب عالى وجود شدت مى يابد. اگر شما صد آجر يا هزار آجر را به عنوان ثروت خود داشته باشيد، هنوز در دنيا هستيد و هنوز با دنيا و آجرهايش در ارتباط مى باشيد، بدون آن كه اين نوع دارائى و ثروت درجه ى وجودى شما را شدت ببخشد. ولى اگر از دنيا گذر كرديد و به ملكوت رسيديد، روح شما با عالمى با درجه ى وجودى شديدترى متحد شده و به همان اندازه وسعت يافته است. به جهت آن كه انسان ها استعداد چنين اتحادى را با عالم ملكوت دارند خداوند در قرآن مى فرمايد: «أَ وَ لَمْ يَنْظُرُوا في مَلَكُوتِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما خَلَقَ اللَّهُ مِنْ شَيْ ءٍ» «1»
 آيا در ملكوت آسمان ها و زمين و ملكوت هر چيزى كه خدا آفريده است ننگريسته اند. ما براساس ملاك هايى كه شريعت الهى در اختيارمان گذارده كسانى را بزرگ مى دانيم كه از عالم محسوس به عالم معنا و ملكوت دست پيدا كرده اند، عالم ملكوتى كه قابل مقايسه با عالم محسوسات نيست.

ارتباط با حقايق عالى
حقيقت اين است كه انس با «حقايق عالى» با «همّت عالى» و با جهت دادن روح از عالم محسوس به عالم معنا به دست مى آيد و در همين راستا انسان هاى وارسته كه از كثرت دنيا و از سطحى نگرى آزاد شده اند، از طرف خداوند مأموراند تا نظر ما را به اسرار و حقايقى در اين عالم جلب كنند كه از طريق انس با آن حقايق، جان ما وسعت و شدّيّت مى يابد