صفحه ٣٨

الصَّلَوَاتِ وَ يَحُجُّونَ وَ يَصُومُون» «1»
اى جابر! همانا خدا در اول آفرينش، محمد (ص) و خاندان هدايت شده ى او را آفريد، و آن ها در برابر خدا اشباح نور بودند. جابر مى پرسد: اشباح چيست؟ حضرت فرمودند: سايه ى نور، پيكرهاى نورانى بدون روح، و همه تنها به يك روح مؤيد بودند و آن روح القدس بود كه او و خاندانش به وسيله ى آن روح خدا را عبادت مى كردند و از اين جهت خدا ايشان را خويشتن دار، دانشمند، نيكوكار و برگزيده آفريد، با نماز و روزه و سجود و تسبيح و تهليل، خدا را عبادت مى كردند و نمازها را مى گزاردند و حج مى كردند و روزه مى گرفتند.
ملاحظه كنيد كه چگونه حضرت باقر (ع) در روايت فوق ما را متوجه حقيقت قدسى چهارده معصوم (ع) مى كنند كه همه مؤيد به يك روح بودند و نه روح هاى مختلف.

سابقه ى تاريخى نظر به حقايق عالَم غيب
در مورد وجود حقايق غيبى، متفكران تاريخ بشر هر كدام به نوعى متوجه وجود آن ها شده اند و از وجود آن ها خبر داده اند. افلاطون در بحث اثبات وجود «مُثُل» سعى فراوان كرده تا از طريق عقل و استدلال متوجه نحوه ى وجود حقايق غيبى عالم بشود و در اين راه درحد خود موفقيت هاى خوبى به دست آورده است. او مى گويد:
 «كلياتى كه ما در فكر در مى يابيم، فاقد مرجع غيبى نيستند، و فكر بايد به كليات تعلق داشته باشد و اگر كليات واقعيت نداشته باشند، چگونه