صفحه ٣٠

حضور باطنى و بالفعلى در عالم ارواح براى حضرت دارد در حالى كه ساير انسان ها در علم خدا به صورت امكان موجود بودند. ثانياً؛ ما را متوجه تقدّم خلقت آن حضرت نسبت به خلقت آدم ابوالبشر (ع) مى نمايد در حالى كه تقدم در عالم مجردات تقدم اعتبارى و يا زمانى نيست بلكه در آنجا تقدّمِ بِالشَّرف مطرح است و حاكى از تقرّب وجودى حضرت زهراء (س) به خدا است نسبت به حضرت آدم (ع).
ما بايد اين نكته و امثال آن را كه در روايات داريم، از اساسى ترين نكات معارف خود بدانيم و متوجّه باشيم كه يك نوع خلقت در عالم تحقّق يافته، در حالى كه هنوز آدم ابوالبشر (ع) به عنوان اوّلين آدم، خلق نشده بوده و متوجّه باشيم چگونه موجودى داراى خلقت نورى مى باشد و پس از مدّت ها خلقت زمينى و جسمانى او ظاهر مى شود. در صورت دقّت بر روى اين مسئله متوجّه مى شويم كه بعضى از انسان ها به صورت بالفعل داراى ذاتى مقدس و باطنى هستند كه آن باطنِ معناى واقعى همه ى انسان ها است و معناى «حَوْراءُ الْإِنْسِيةُ» را نبايد از اين جهت از نظرها دور داشت. اگر نسبت به اين نكته حسّاس شويم إن شاءالله دريچه هايى از معارف الهى از طريق اين احاديث و امثال آن نصيب خود و جامعه مان كرده ايم.

فاطمه (س) و مقام قرب محض
حاضران با هوشيارى تمام سؤال كردند: اى رسول خدا! در آن هنگام فاطمه كجا بود؟ حضرت فرمودند: «كانَتْ في حُقَّةٍ تَحْتَ ساقَ الْعَرْش»؛