صفحه ١٧٣

به حقايق نظر كند تا در تعادلى كه نيازمند آن است زندگى نمايد و محرم سرّ عالم و آدم شود.

معناى مقابله با فاطمه (س)
ملاحظه فرموديد كه مقابله با فاطمه (س)، با هر بهانه اى كه باشد، خبر از شرايطى مى دهد كه بر روى معنويتِ راز، چنگال كشيده شد و و وجود فاطمه (س) در تاريخِ صدر اسلام و با نقشى كه حضرت به عهده گرفتند چنين خبرى را به گوش ها رساند و روشن شد چگونه با رحلت رسول خدا (ص) انفصالى بين جامعه ى آن زمان با حقيقت به وجود آمد و يك نوع تمايلات كاسبكارانه جاى تمايلات معنوى نشست و عربيت به جاى اسلاميت جان گرفت.
معلوم شد در پشت آتش زدن آن خانه يك فكر نهفته بود و نه يك شخص و به همين جهت در ابتداى امر نمى توان فاطمه (س) را شناخت مگر اين كه بتوانيم انديشه ى دشمنان حضرت را بشناسيم زيرا آنچه واقع شد تقابل دو فكر بود. گفته اند: «تُعرَفُ الأشياءُ بِأضدادِها»، يعنى چيزها را به كمك ضدّ آن ها بهتر مى توان شناخت، آرى اين قاعده در شناخت نسبى موضوعات، قاعده ى خوبى است، و مى توان از طرز فكر و عمل دشمنان زهرا (س) كه در طول سال هاى متمادى ظهور كرد، بفهميم فاطمه (س) چگونه بوده است كه اينان شخصيت او را بر نتابيدند و اين چنين عجولانه با او برخورد كردند.