صفحه ١٦٦

دست يافت. زيرا حقيقتاً نگاه سياسى حضرت، حضور جاودانه اى است در طول تاريخ و از نگاه هاى سياسى زودگذر بسيار متمايز است. اين سياست، همان ايده ى دگرگون ناپذيرى است كه در هستى ريشه دارد ولى عموماً به سادگى از آن مى گذرند و از اين جهت از منظر خلق ناپديد مى شود و خلق از فهم آن باز داشته شد، همان طور كه از فهم ذات لايتغير الهى محرومند. زيرا شناخت چنين حقايقى حياتى ديگر را طلب مى كند كه همان ذات بينى است و مواجهه و زيستن با راز و حقيقت را مى طلبد.
هرچند نسيان نسبت به «راز» با رحلت رسول خدا (ص) و غفلت از فرهنگ اهل البيت (ع) آغاز شد اما با حضور فاطمه (س) در تاريخ، مسلمانان و به خصوص بسيارى از شيعيان، توانستند در درون افقِ گشوده شده توسط زهرا (س) در رمز ميان ظهور و خفاىِ راز قرار گيرند و از اين رو زبان عرفا هنوز نشانى از راز دارد و آن فرهنگ از فهم حضور تاريخى زهراى مرضيه (س) محروم نيست و بر اين اساس حضرت روح الله «رضوان الله تعالى عليه» در كنار فقه و فلسفه بر عرفان نيز تكيه دارد.

غدير افقى كه گشوده شد
حضرت زهرا (س) در خطبه ى خود در مسجد مدينه مى فرمايند: «اى همه ى مردم! بدانيد؛ عدّه اى كه تا ديروز زير سايه ى رفاه مى نشستند و على (ع) مى رفت سرِ اژدهاى فتنه را مى تركاند، امروز ميدان دار جامعه شده اند!» فاطمه (س) در اين جمله معلوم مى كنند در شرايطى كه امكان پيروزى حق شديداً غير ممكن بوده و تنها كسانى حاضر بودند با باطل