صفحه ٦١

دنيا سير نمى‌شود. از اين رو حتى اگر در دنيا دارا و توانمند بوده از ثروت و امكانات مادى فراوان برخوردار باشد، هم چنان عطش دنياخواهى در وجودش زبانه مى‌كشد و هيچ گاه ارضا و سيراب نمى‌شود. مشكل اصلى اين گونه افراد اين است كه روح آن‌ها تشنه است و تشنگى روح را نمى‌توان با ماديات از بين برد. اين تشنگى تنها با خنكاى ياد و ذكر خداوند از بين مى‌رود.
هم چنين كسانى كه نشانه هاى بى شمار قدرت و حكمت الهى را ناديده مى گيرند و غرق در ماديات هستند و از ياد خداوند و سرچشمه حيات مادى و معنوى غافلند، در حقيقت از بصيرت و بينايى محرومند. همين انتخاب آن‌ها در اين دنيا، تأثير نهايى خود را در آخرت مى گذارد و باعث مى گردد كه نابينا محشور شوند و نتوانند نشانه هاى لطف و كرم الهى را نظاره كنند. در آن روز آن‌ها آثار رحمت و لطف الهى را كه سخت به آن نيازمندند، نمى‌بينند؛ آثار لطف و رحمتى كه شامل مؤمنان مى گردد و به آن‌ها آرامش مى‌بخشد.
در ادامه آيه مى‌فرمايد، اين بنده اى كه خداوند او را كور محشور مى‌كند مى گويد: خدايا من كه بينا بودم چرا مرا كور محشور كردى؟ خداوند در پاسخ مى‌فرمايد:
كَذلِكَ أتَتْكَ ءَايَاتُنَا فَنَسِيتَهَا وَ كَذلِكَ الْيَوْمَ تُنْسى؛(69) همان طور كه نشانه هاى ما براى تو آمد و آن را به فراموشى سپردى، امروز همان گونه فراموش مى‌شوى.