صفحه ١٧

2- احساس فقر و وابستگى
 طبیعت انسان چنین است كه وقتى خود را نیازمند و وابسته به كسى دید، در برابرش خضوع مى كند.
 وجود ما بسته به اراده خداست و در همه چیز، نیازمند به اوییم. این احساس عجز و نیاز، انسان را به پرستش خدا وامى دارد. خدایى كه در نهایت كمال و بى نیازى است. در بعضى احادیث است كه اگر فقر و بیمارى و مرگ نبود، هرگز گردن بعضى نزد خدا خم نمى شد.
 
 3- توجّه به نعمت ها
 انسان، همواره در برابر برخوردارى از نعمت ها، زبان ستایش و بندگى دارد. یادآورى نعمت هاى بیشمار خداوند، مى تواند قوى ترین انگیزه براى توجه به خدا و عبادت او باشد. در مناجات هاى امامان معصوم، معمولاً ابتدا نعمت هاى خداوند، حتى قبل از تولّد انسان، به یادآورده مى شود و از این راه، محبت انسان به خدا را زنده مى سازد آنگاه درخواست نیاز از او مى كند. خداوند هم مى فرماید:
 «فَلْیَعْبُدُواْ رَبَّ هَذَا الْبَیْتِ ، الَّذِى  أَطْعَمَهُم مِّن جُوعٍ وَءَامَنَهُم مِّنْ خَوْفِ»(4)
 مردم پروردگار این كعبه را بپرستند، او را كه از گرسنگى سیرشان كرد و از ترس، ایمنشان نمود.
 در آیه اى دیگر است، پروردگارتان را بندگى كنید، چون شمارا آفرید.
 
 4- فطرت
 پرستش، جزئى از وجود و كشش فطرى انسان است. این روح