صفحه ٧٢

زكات، مهره هاى از كار افتاده جامعه را به كار مى اندازد و محرومان و ورشكستگان را به نوا و قدرت مى رساند و مهر و عطوفت نسبت به مردم را در دلها زنده مى سازد و محبّت مال و دنیا، از دل زكات دهنده بیرون مى رود. بعلاوه، آن مقدار كه با دادن زكات، از دارایى اش كم شده، با فعالیت اقتصادى بیشتر، مى كوشد كه آنرا جبران كند. طبیعى است آنكه خرجش زیاد باشد، به كار خود مى افزاید. پس زكات، سبب رزق است.
 در این حدیث علوى به فلسفه و حكمت بیست حكم و از احكام الهى، مانند روزه، امر به معروف، نهى از منكر، جهاد، تحریم خمر و زنا، اجراى حدود، اطاعت از امام و... اشاره شده است.
 امّا فطرت:
 فطرت انسان نیز به فلسفه برخى احكام واقف و معترف است. هر انسانى در هر شرایطى و زمانى، بدى و حرام بودن دروغ، خیانت، تهمت، آدم كشى و دزدى، ستم، كم فروشى و... را قبول دارد و خوبى، عدالت، پاكى، خدمت به دیگران و... را خوب و بجا مى داند. اینها از فطریّات انسان هاست و فطرت، برخى از بدى ها و خوبى ها را درك مى كند و این الهام الهى است كه فرمود: «فَالهَمَها فُجورها وَ تَقواها»(137)
 امّا علم:
 نباید غافل بود كه پیشرفت علوم در رشته هاى مختلف، خدماتى به تبیین فلسفه احكام كرده و پرده هاى بسیارى را كنار زده است.
 مثلاً وجود كرم كدو و تریشین در گوشت خوك یا زیان هاى مواد الكلى براى كبد و بدن انسان، بر كسى پوشیده نیست. این گوشه اى از فلسفه تحریم گوشت خوك یا شراب را نشان مى دهد.