صفحه ٣٠٧

تو مسؤول عدم ايمان كفار نيستى، و از اين بابت اندوهگين مباش. بنابراين، براى اين كه پيامبر بيش از اين غصه كفار را نخورد، او را تسلاّى خاطر مى‌دهد و اين‌گونه مخاطب مى‌سازد كه وظيفه تو تنها ابلاغ رسالت است و نه وادار ساختن كفار به ايمان. به تعبير علمى، آيه شريفه مَا عَلَى الرَّسُولِ اِلاَّ الْبَلَغُ الْمُبِين «حصر اضافى» است نه «حصر حقيقى»؛ يعنى گويا در ذهن مردم اين گونه است كه پيامبر علاوه بر ابلاغ رسالت، وظيفه وادار كردن افراد به ايمان را هم دارد. اين آيه با نفى چنين پندارى مى‌فرمايد، نبايد تصور شود كه پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) علاوه بر ابلاغ رسالت، موظف به مسلمان نمودن ديگران نيز مى‌باشد، و آنان بايد به پذيرش ايمان وادار گردند. پيامبر نيز مانند هر يك از مسلمانان موظف بود نماز بخواند، روزه بگيرد، امر به معروف و نهى از منكر نمايد و به جهاد برود. قرآن خطاب به آن حضرت، درباره «جهاد» چنين مى‌فرمايد: فَقَتِلْ فِى سَبِيلِ اللَّهِ لاَ تُكَلَّفُ إلاَّ نَفْسَك(270)؛ پس در راه خدا پيكار كن؛ تنها مسؤول وظيفه خود هستى. اگر حتى هيچ كس از مسلمانان با تو همراه نگردند، تو بايد به تنهايى با كفار جهاد نمايى. اگر «مَا عَلَى الرَّسُولِ إِلاَّ الْبَلَغُ الْمُبِينُ» به اين معنا است كه پيامبر موظف به ابلاغ رسالت است و نه چيز ديگر، پس چگونه با اين آيه جهاد سازگارى دارد؟ آيا پيامبر موظف به جهاد نبود و تنها مؤمنان مى‌بايستى چنين مهمى را انجام دهند؟!
بنابراين، پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) همانند ديگر مسلمانان موظف به نماز، روزه، جهاد و اعمال ديگر بود و آيه «وَ مَا عَلَى الرَّسُولِ اِلاَّ الْبَلَغُ الْمُبِين» در مقام بيان اين نكته است كه تو وظيفه ابلاغ رسالت خويش را به انجام برسان، و كارى به مسلمان نشدن آنها نداشته باش و بيش از اين خود را به اندوه و غصه دچار مساز. در هر صورت هيچ‌گاه اين آيه در مقام نفى حاكميت و ولايت پيامبر(صلى الله عليه وآله) نمى‌باشد.

 7. اثبات حق حاكميت پيامبر(صلى الله عليه وآله)
اين آيه شريفه با صراحت، ولايت پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) را اثبات مى‌نمايد: أَلنَّبِىُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنَ أَنْفُسِهِم(271)؛ پيامبر به مؤمنان از خودشان سزاوارتر است. قرآن كريم در اين آيه اولويت پيامبر(صلى الله عليه وآله) را نسبت به مسلمانان به طور مطلق ذكر كرده است و مفهومش اين است كه در كليه اختياراتى